اشعارسروده های استاد علمداری
مهدی بیا
مهدی بیا، که دلم به انتظارِ توست | جانها سر شد و دل چه بیقرار توست |
چشمم به راه مکه و دل در تلاشِ عشق | عاشق شدن چه ساده و بودن رکابِ توست |
چو گفتمت کجا طلب کنم راه خانه ات؟ | گفتی زدل فکن هوای نفس و دل، خانگاهِ توست |
اینجا زمان است و دل در خزان توست | چون نور پُر شَوَد آنگه، نشانِ توست |
دل می رود به خراسان و چو راه دیدنت | گفتم تماِم جانم، جانم در اشتیاق توست |
عمری به سر شد و این دل حیا نکرد | اینها همه شعار است و کجا فدای توست؟ |
خواهم بیایی و دل بَرکَنم زِ دوست | آنگه شود امید و دل در سرای دوست |
اینجا غریب و غِم غربت شده ز آن | ای نور بیا، تا فاطمه شود فدای آن |
فاطمه علمداری |