فصل پنجم- آنالیز پیامهای مغزی

ایثار و گذشت

 

آیات قرآن کریم 

سوره حشر آیه ﴿۹﴾

وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۹

و [نيز] كسانى كه قبل از [مهاجران] در [مدينه] جاى گرفته و ايمان آورده‏ اند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دلهايشان حسدى نمى‏ يابند و هر چند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد آنها را بر خودشان مقدم مى دارند و هر كس از خست نفس خود مصون ماند ايشانند كه رستگارانند.

 

حدیث (۱) امام على علیه ‏السلام :

اَلعَفوُ تاجُ المَكارِمِ؛
گذشت، اُوج بزرگواریهاست. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۲۴۵ ،ح۵۰۰۱)

حدیث (۲) رسول اكرم صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله:

إِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْیَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَیُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَیُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ
هنگامى كه بندگان در پیشگاه خدا مى ‏ایستند، آواز دهنده ‏اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى ‏شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى ‏گوید: گذشت كنندگان از مردم.(بحارالانوار(ط-بیروت ج۶۴، ص۲۶۶)

حدیث (۳) رسول اكرم صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله:

مَن كَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فى عُمُرِهِ؛
هر كس پر گذشت باشد، عمرش طولانى شود.(اعلام الدین ص‏۳۱۵)

حدیث (۴) امام رضا علیه السلام:

مَا التَقَت فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعظَمُهُما عَفوا؛
هرگز دو گروه با هم رویاروى نشدند، مگر این كه با گذشت ترین آنها پیروز شد.(كافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۱۰۸، ح۸)

حدیث (۵) امام حسین علیه ‏السلام:

إِنَّ أَعفَى النّاسِ مَن عَفا عِندَ قُدرَتِهِ؛
با گذشت‏ ترین مردم، كسى است كه در زمان قدرت داشتن، گذشت كند.(الدرة الباهرة ص ۲۳)

حدیث (۶) پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله:

تعافوا یسقط الضّغائن بینكم‏
از یكدیگر گذشت كنید، تا كینه‏ هاى میان شما از بین برود.(نهج الفصاحه ص۳۸۵ ،ح۱۱۵۵)

حدیث (۷) امام رضا علیه السلام:

فى قَولِهِ تَعالى: (فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمیلَ) ـ : عَفوٌ مِن غَیرِ عُقوبَةٍ و َلا تَعنیفٍ وَ لا عَتبٍ؛
درباره آیه «پس گذشت كن گذشتى زیبا..» فرمودند: مقصود، گذشت بدون مجازات و تندى و سرزنش است.(اعلام الدین ص‏۳۰۷)

حدیث (۸) امام على علیه ‏السلام:

شَرُّ النّاسِ مَن لا یَعفو عَنِ الزَّلَّةِ و َلا یَستُر ُالعَورَةَ؛
بدترین مردم كسى است كه خطاى دیگران را نبخشد و عیب را نپوشاند.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۲۴۵ ،ح۵۰۱۶)

حدیث (۹) امام على علیه ‏السلام:

جَازِ بِالْحَسَنَةِ وَ تَجَاوَزْ عَنِ السَّیِّئَةِ مَا لَمْ یَكُنْ ثَلْماً فِی الدِّینِ أَوْ وَهْناً فِی سُلْطَانِ الْإِسْلَامِ
(بدى یا خوبى را) به نیكى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آن كه به دین لطمه ‏اى نزند یا در قدرت اسلام ضعفى پدید نیاورد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۲۴۵ ،ح۵۰۱۴)

حدیث (۱۰) امام صادق علیه السلام:

أَ لَا أُحَدِّثُكَ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ الصَّفْحُ عَنِ النَّاسِ وَ مُوَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِی مَالِهِ وَ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِیر

آیا به شما بگویم كه مكارم اخلاق چیست؟ گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دینى) خود و بسیار به یاد خدا بودن.(وسایل الشیعه ج۱۵ ، ص۱۹۹ ، ح۲۰۲۷۳ {شبیه این حدیث در معانى الأخبار ص ۱۹۱، ح۲ })

حدیث (۱۱) امام على علیه ‏السلام:

عَلَیْكَ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ وَ إِكْرَامِ الْعُلَمَاءِ وَ الصَّفْحِ عَنْ زَلَّاتِ الْإِخْوَانِ فَقَدْ أَدَّبَكَ سَیِّدُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ بِقَوْلِهِ ص اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَك‏

تو را سفارش مى ‏كنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا كه سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است : «گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده ، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده و عطا كن به كسى كه از تو دریغ نموده است».(اعلام الدین، ص  ۹۶ – بحار الانوار(ط-بیروت)ج۷۵ ، ص۷۱ ،ح۳۴)

حدیث (۱۲) پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله:

ألا اُخبِرُكُم بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه‏ِ. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَلیَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُكُم عَفوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفسِهِ اِنصافا فِى الرِّضا وَ الغَضَبِ؛ 

آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق‏تر، نرم‏خوتر، به خویشانش نیكوكارتر، نسبت به برادران دینى ‏اش دوست‏دارتر، بر حق شكیباتر، خشم را فروخورنده‏ تر و با گذشت‏ تر و در خرسندى و خشم با انصاف ‏تر باشد.(كافى(ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۲۴۰ و ۲۴۱ ، ح ۳۵)

حدیث (۱۳) پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله:

اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاخلاصِ فِى السِّرِّ وَ العَلانیَةِ وَ اَن اَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَن قَطَعَنى و اَن یَكونَ صَمتى فِكرا وَ نَظَرى عِبَرا؛

پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.(كنزالفوائد ج۲ ، ص ۱۱ )

حدیث (۱۴) پیامبر صلى الله علیه و آله:

مَن یَغفِر یَغفِرِ اللّه‏ُ لَهُ وَ مَن یَعفُ یَعفُ اللّه‏ُ عَنهُ؛

هر كس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نیز از او گذشت كند.(نهج الفصاحه ص۷۳۴ ، ح ۲۸۰۹)

حدیث (۱۵) امیرالمومنین علی علیه السلام:

ألعَفوُ یُفسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدر إصلاحِهِ مِنَ الکَریمِ
عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار موّثر است شخص فرومایه را تباه می کند.(کنز الفوائد ج۲ ، ص۱۸۲ – بحار الانوار(ط-بیروت) ج۷۴، ص۴۱۹)

حدیث (۱۶) امام صادق علیه السلام:

ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ و َالعَفـوُ عَن المَسیىءِ و الصِّله بِـالنَفـسِ و َالمـالِ

سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.(تحف العقول ص ۳۱۷)

وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (حشر،۹)

و [ديگران را] بر خويشتن مقدّم مى دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند . و آنها كه از خسّت نفس خويش ، مصون بمانند ، آنان همان رستگاران اند .

وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَ نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لاَ شُكُورًا. (نساء،۸و۹)
و خوردنى را ، با وجود دوست داشتن آن ، به بينوا و يتيم و اسير مى خورانند . ما شما را فقط براى خدا اطعام مى كنيم و از شما هيچ پاداش و سپاسى نمى خواهيم.(الكافى ـ به نقل از اَبان بن تغلب ـ : [به امام صادق عليه السلام )گفتم :

أخبِرني عَن حَقِّ المُؤمِنِ عَلَى المُؤمِنِ . فَقالَ : يا أبانُ ، دَعهُ لا تَرِدهُ . قُلتُ : بَلى ـ جُعِلتُ فِداكَ ! ـ فَلَم أزَل اُرَدِّدُ عَلَيهِ. فَقالَ : يا أبانُ ، تُقاسِمُهُ شَطرَ مالِكَ ، ثُمَّ نَظَرَ إلَيَّ فَرَأى ما دَخَلَني، فَقالَ : يا أبانُ ، أ ما تَعلَمُ أنَّ اللّه َ عز و جل قَد ذَكَرَ المُؤثِرينَ عَلى أنفُسِهِمحديث ؟ قُلتُ : بَلى جُعِلتُ فِداكَ! فَقالَ : أمّا إذا أنتَ قاسَمتَهُ فَلَم تُؤثِرهُ بَعدُ ، إنَّما أنتَ و هُوَ سَواءٌ ؛ إنَّما تُؤثِرُهُ إذا أنتَ أعطَيتَهُ مِنَ النِّصفِ الآخَرِ.
 مرا از حقّ مؤمن بر مؤمن ، آگاه فرما . فرمود : «ابان! اين موضوع را بگذار و از آن ، بگذر» . گفتم : نه ، فدايت شوم . و به ايشان ، اصرار ورزيدم. پس ، فرمود : «اى ابان! [از حقوق مؤمن بر مؤمن ، اين است كه ]دارايى ات را با او به دو نيم ، قسمت كنى» . سپس به من نگريست و چون حالت [اعجاب ]دست داده به مرا ديد ، فرمود : «اى ابان! مگر نمى دانى كه خداوند عزّ و جلّ از ايثارگران ، ياد كرده است؟».حديث گفتم: چرا، فدايت شوم. فرمود: «هر گاه دارايى ات را با او قسمت كنى ، هنوز ايثار نكرده اى ؛ بلكه تو و او يكسانيد . وقتى ايثار مى كنى كه از نيم ديگر هم به او بدهى» .(الكافي : ۲ / ۱۷۲ / ۸ )

الكافى ـ به نقل از ابو بصير ـ : به امام [باقر يا صادق عليهما السلام ]گفتم:

أيُّ الصَّدَقَةِ أفضَلُ ؟ قالَ : جُهدُ المُقِلِّ ، أ ما سَمِعتَ قَولَ اللّه ِ عز و جل : «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ»تَرى هاهُنا فَضلاً؟

كدام صدقه برتر است؟ فرمود: «دِهِش بينوا. اين سخن خداى عزّ و جلّ را نشنيده اى كه : «و [ديگران را ]بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هرچند خودشان نيازمند باشند» . آيا در اين جا مازادى مى بينى؟( الكافي : ۴ / ۱۸ / ۳)

الكافى ـ به نقل از جميل بن درّاج ـ : امام صادق عليه السلام فرمود:

خِيارُكُم سُمَحاؤُكُم ، و شِرارُكُم بُخَلاؤُكُم ، و مِن خالِصِ الإِيمانِ البِرُّ بِالإِخوانِ وَ السَّعيُ في حَوائِجِهِم ، و إنَّ البارَّ بِالإِخوانِ لَيُحِبُّهُ الرَّحمنُ ، و في ذلِكَ مَرغَمَةٌ لِلشَّيطانِ و تَزَحزُحٌ عَنِ النِّيرانِ و دُخولُ الجِنانِ. يا جَميلُ ، أخبِر بِهذا غُرَرَ أصحابِكَ. قُلتُ : ـ جُعِلتُ فِداكَ! ـ مَن غُرَرُ أصحابي؟ قالَ : هُمُ البارّونَ بِالإِخوانِ فِي العُسرِ وَ اليُسرِ ، ثُمَّ قالَ : يا جَميلُ ، أما إنَّ صاحِبَ الكَثيرِ يَهونُ عَلَيهِ ذلِكَ ، و قَد مَدَحَ اللّه ُ عز و جل في ذلِكَ صاحِبَ القَليلِ، فَقالَ في كِتابِهِ : «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
بهترينِ شما سخاوتمندان شمايند و بدترينتان ، بخيلانتان . از خلوص ايمان است : نيكى كردن به برادران و كوشش براى رفع حوايج آنان . خداوند مهربان ، نيكى كننده به برادران را دوست مى دارد و اين كار ، مايه طرد و خوارى شيطان ، دورى از آتش و ورود به بهشت است . اى جميل! اين را به آگاهى ياران برجسته ات نيز برسان» . گفتم : فدايت شوم! بزرگان از يارانم كيان اند؟ فرمود : «آنان اند كه در سختى و آسايش ، به برادران ، نيكى و كمك مى كنند» . سپس فرمود : «اى جميل! بدان كه اين كار ، براى افراد توانگر ، آسان است ؛ امّا خداوند عزّ و جلّ در اين زمينه ، آن را كه مالِ اندك دارد [و در عين حال ، همان را ايثار مى كند] ، ستوده و در كتاب خود ، فرموده است : «و [ديگران را ]بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هرچند خودشان نيازمند باشند ، و آنها كه از خسّت نفس خويش مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند».( الكافي : ۴ / ۴۱ / ۱۵ )

امام صادق عليه السلام:

 الَيسَ البِرُّ بِالكَثرَةِ ؛ و ذلِكَ أنَّ اللّه َ عز و جل يَقولُ في كِتابِهِ : «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ»  ثُمَّ قالَ : «وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، و مَن عَرَفهُ اللّه ُ عز و جل بِذلِكَ أحَبَّهُ اللّه ُ ، و مَن أحَبَّهُ اللّه ُ ـ تَبارَكَ وَ تعالى ـ وَفّاهُ أجرَهُ يَومَ القِيامَةِ بِغَيرِ حِسابٍ.

نيكى كردن ، به دِهِش بسيار نيست ؛ چه آن كه خداوند عزّ و جلّ در كتاب خويش مى فرمايد : «و [ديگران را] بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هرچند خودشان نيازمند باشند» . سپس مى فرمايد : «و آنها كه از خسّت نفس خويش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» . كسى كه خداوند عزّ و جلّ اين نكته را به او بشناسانَد ، محبوب اوست و هر كس كه خداوند تبارك و تعالى دوستش بدارد ، در روز قيامت ، مزد و پاداش او را بى حساب و كامل مى دهد.( الكافي : ۲ / ۲۰۶ / ۶)

امام على عليه السلام:

مَن آثَرَ عَلى نَفسِهِ استَحَقَّ اسمَ الفَضيلَةِ.
كسى كه ايثار كند ، سزامند نام بردارى به فضيلت است.( غرر الحكم : ۸۸۴۵ ، عيون الحكم و المواعظ : ۴۳۵ / ۷۵۲۲ )

الإِيثارُ فَضيلَةٌ ، الاِحتِكارُ رَذيلَةٌ .
ايثار كردن ، يك فضيلت است و انحصار طلبى ، يك رذيلت.(غرر الحكم : ۱۱۲ ، عيون الحكم و المواعظ : ۳۷ / ۷۸۷ و ۷۸۸)

كُن عَفُوّا في قُدرَتِكَ ، جَوادا في عُسرَتِكَ ، مُؤثِرا مَعَ فاقَتِكَ ؛ يَكمُل لَكَ الفَضلُ.
در هـنگامـى كه قـدرت دارى ، با گذشت بـاش ، و در گـاهِ تنگ دستى ات بخشنده ، و در وقت نيازمندى ات ، ايثارگر باش تا فضل تو كامل گردد.( غرر الحكم : ۷۱۷۹ ، عيون الحكم و المواعظ : ۳۹۳ / ۶۶۶۷)

خَيرُ النّاسِ مَن كانَ في عُسرِهِ مُؤثِرا صَبورا.
بهترينِ مردم ، كسى است كـه در تنگ دستى اش ايثارگر و شكيبا باشد.( غرر الحكم : ۵۰۲۸ ، عيون الحكم و المواعظ : ۲۳۸ / ۴۵۳۷)

مَن آثَرَ عَلى نَفسِهِ بالَغَ فِي المُرُوءَةِ.
كسى كه ايثار كند ، در مروّت به اوج رسيده است.(غرر الحكم : ۸۲۲۵ )

ذَلِّلوا أخلاقَكُم بِالمَحاسِنِ ، و قَوِّدوها إلَى المَكارِمِ ، و عَوِّدوا أنفُسَكُمُ الحِلمَ ، وَ اصبِروا عَلَى الإِيثارِ عَلى أنفُسِكُم فيما تَجمُدونَ عَنهُ .

اخلاق خود را رام خوبى ها و كمالات كنيد و آنها را به سوى خصلت هاى والا بكشانيد . خويشتن را به بردبارى عادت دهيد و در آنچه بخل مى ورزيد ، با شكيبايى ايثار كنيد.(  تحف العقول : ۲۲۴ )

مستدرك الوسائل :روايت شده است كه

أنَّهُ رَأى يَوما جَماعَةً ، فَقالَ :مَن أنتُم؟ قالوا : نَحنُ قَومٌ مُتَوَكِّلونَ. فَقالَ : ما بَلَغَ بِكُم تَوَكُّلُكُم؟ قالوا : إذا وَجَدنا أكَلنا ، و إذا فَقَدنا صَبَرنا. فَقالَ عليه السلام : هكَذا يَفعَلُ الكِلابُ عِندَنا! فَقالوا : كَيفَ نَفعَلُ يا أميرَ المُؤمِنينَ ؟ فَقالَ : كَما نَفعَلُهُ ؛ إذا فَقَدنا شَكَرنا ، و إذا وَجَدنا آثَرنا.
روزى امير مؤمنان ، گروهى را ديد . پرسيد : «شما كيستيد؟» . گفتند : ما جماعتى اهل توكّل هستيم . فرمود : «توكّلتان ، شما را به چه رسانيده است؟» . گفتند : هر گاه چيزى بيابيم ، مى خوريم ، و اگر نيابيم ، صبر مى كنيم. فرمود : «سگ هاى ما هم همين كار را مى كنند!» . گفتند : پس چه كنيم ، اى امير مؤمنان؟ فرمود : «كارى كه ما مى كنيم : هر گاه نداشته باشيم ، شكر مى كنيم و هر گاه به دست آوريم ، ايثار مى كنيم».(مستدرك الوسائل : ۷ / ۲۱۷ / ۸۰۷۶ )

شقيق بلخى از امام صادق عليه السلام از فتوّت پرسيد. فرمود:

ما تَقولُ أنتَ؟ فَقالَ شَقيقٌ : إن اُعطينا شَكَرنا ، و إن مُنِعنا صَبَرنا. فَقالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام : الكِلابُ عِندَنا بِالمَدينَةِ تَفعَلُ كَذلِكَ ! فَقالَ شَقيقٌ : يَا بنَ بِنتِ رَسولِ اللّه ِ ، مَا الفُتُوَّةُ عِندَكُم؟ فَقالَ : إن اُعطينا آثَرنا ، و إن مُنِعنا شَكَرنا.
«تو [خود، ]چه مى گويى؟» . شقيق گفت : اگر به ما عطا شود ، شكر مى گزاريم و اگر از ما دريغ گردد ، شكيبايى مى ورزيم. امام صادق عليه السلام فرمود : «سگ هاى مدينه نيز چنين مى كنند!» . شقيق گفت : اى پسر دختر پيامبر خدا! به نظر شما فتوّت چيست؟ فرمود : «اگر به ما عطا شود ، ايثار مى كنيم و اگر از ما دريغ گردد ، شكر مى گزاريم» .( الرسالة القشيريّة : ۲۳۰ ، شرح نهج البلاغة : ۱۱ / ۲۱۷)

الكافى ـ به نقل از على بن سويد ـ : به امام كاظم عليه السلام گفتم :به من سفارشى كن. فرمود:

آمُرُكَ بِتَقوَى اللّه ِ ، ثُمَّ سَكَتَ. فَشَكَوتُ إلَيهِ قِلَّةَ ذاتِ يَدي ، و قُلتُ : وَ اللّه ِ، لَقَد عَريتُ حَتّى بَلَغَ مِن عُريَتي أنَّ أبا فُلانٍ نَزَعَ ثَوبَينِ كانا عَلَيهِ و كَسانيهِما ! فَقالَ : صُم و تَصَدَّق. قُلتُ : أتَصَدَّقُ مِمّا وَصَلَني بِهِ إخواني و إن كانَ قَليلاً؟ قالَ : تَصَدَّق بِما رَزَقَكَ اللّه ُ و لَو آثَرتَ عَلى نَفسِكَ.
تو را به تقواى الهى سفارش مى كنم» . آن گاه سكوت كرد . من از تنگ دستى خود ، نزد او شِكوه كردم و گفتم : به خدا سوگند ، برهنه ام و برهنگى ام به جايى رسيده كه فلانى ، دو جامه خويش را از تَنَش درآورد و به من پوشاند! فرمود : «روزه بگير و صدقه بده» . گفتم : از آنچه برادرانم به من عطا مى كنند ، هرچند اندك ، صدقه بدهم؟ فرمود : «آنچه را كه خداوند ، روزى تو مى كند ، صدقه بده ، هرچند ايثار كنى [و خودت به آن ، محتاج باش.»( الكافي : ۴ / ۱۸ / ۲ )

امام عسكرى عليه السلام ـ چنان كه در تفسير منسوب به ايشان آمده است ـ فرمود:

شيعَةُ عَلِيٍّ عليه السلام هُمُ الَّذينَ يُؤثِرونَ إخوانَهُم عَلى أنفُسِهِم و لَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ.
شيعيان على عليه السلام ، آن كسانى اند كه برادرانشان را بر خودشان مقدّم مى دارند ، هرچند در خود آنها نيازى ضرورى باشد. (التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ۳۱۹ / ۱۶۱ )

ارزش ایثار
بالاترین مراتب ایمان

 

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أحسَنُ الإِحسانِ ، و أعلى مَراتِبِ الإِيمانِ.
ايثار ، بهترين احسان و بالاترين مرتبه ايمان است.(غرر الحكم : ۱۷۰۵  )

الاُصول الستّة عشر ـ به نقل از زيد زرّاد ـ : به امام صادق عليه السلام گفتم:

نَخشى ألاّ نَكونَ مُؤمِنينَ! قالَ : و لِمَ ذاكَ ؟ فَقُلتُ : و ذلِكَ أنّا لا نَجِدُ فينا مَن يَكونُ أخوهُ عِندَهُ آثَرَ مِن دِرهَمِهِ و دينارِهِ ، و نَجِدُ الدّينارَ وَ الدِّرهَمَ آثَرَ عِندَنا مِن أخٍ قَد جَمَعَ بَينَنا و بَينَهُ مُوالاةُ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام !
فَقالَ : كَلاّ ، إنَّكُم مُؤمِنونَ ، و لكِن لا تُكمِلونَ إيمانَكُم حَتّى يَخرُجَ قائِمُنا ، فَعِندَها يَجمَعُ اللّه ُ أحلامَكُم فَتَكونونَ مُؤمِنينَ كامِلينَ ، و لَو لَم يَكُن فِي الأَرضِ مُؤمِنونَ كامِلونَ إذا لَرَفَعَنَا اللّه ُ إلَيهِ و أنكَرتُمُ الأَرضَ و أنكَرتُمُ السَّماءَ .

بيم آن داريم كه مؤمن نباشيم! فرمود : «چرا؟» . گفتم : چون در ميان خود ، كسى را نمى يابيم كه برادرش را بر درهم و دينارش ترجيح دهد ، بلكه دينار و درهم در نزد ما مقدّم بر برادرى است كه ولايت امير مؤمنان ، ما و او را گِرد هم آورده است! فرمود : «نه ! شما مؤمن هستيد ؛ ليكن ايمانتان كامل نمى گردد ، مگر آن گاه كه قائم ما ظهور كند . در آن هنگام است كه خداوند ، خِرَدهاى شما را به كمال مى رساند و مؤمنِ كامل مى شويد . اگر در روى زمين ، مؤمنانى كامل وجود نداشت ، در آن صورت ، خداوند ، ما را به پيشگاه خود ، بالا مى بُرد [و از ميان شما رَخت برمى بستيم] و شما ، زمين و آسمان را نمى شناختيد (نظام آفرينش به هم مى ريخت. (الاُصول الستّة عشر : ۶ )

 

عالى ترين خصلت اخلاقى

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أعلَى المَكارِمِ.
ايثار ، عالى ترين خصلت اخلاقى است .(غرر الحكم : ۹۸۶ ، عيون الحكم و المواعظ : ۱۹ / ۹۱ )

امام على عليه السلام:

خَيرُ المَكارِمِ الإِيثارُ.
بهترينِ خصلت هاى اخلاقى ، ايثار است.(غرر الحكم : ۴۹۵۳ ، عيون الحكم و المواعظ : ۲۳۷ / ۴۵۱۰ )

امام على عليه السلام:

غايَةُ المَكارِمِ الإِيثارُ.
نقطه اوجِ خصلت هاى اخلاقى ، ايثار است.(غرر الحكم : ۶۳۶۱ )

امام على عليه السلام:

لا تَكمُلُ المَكارِمُ إلاّ بِالعَفافِ وَ الإِيثارِ.
خصلت هاى والاى انسانى ، جز با عفّت و ايثار ، كامل نمى گردد .(غرر الحكم: ۱۰۷۴۵ ، عيون الحكم و المواعظ: ۵۴۰/۱۰۰۰۵ )

بالاترین نیکوکاری

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أعلَى الإِحسانِ.
ايثار ، بالاترين نيكوكارى است.(غرر الحكم : ۹۵۱)

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أشرَفُ الإِحسانِ.
ايثار ، برجسته ترين نيكوكارى است.(غرر الحكم : ۳۹۹ ، عيون الحكم و المواعظ : ۳۳ / ۵۹۳ )

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ غايَةُ الإِحسانِ.
ايثار ، اوج نيكوكارى است.(غرر الحكم : ۸۶۱ ، عيون الحكم و المواعظ : ۵۱ / ۱۳۱۸)

امام على عليه السلام:

مِن أحسَنِ الإِحسانِ الإِيثارُ.
از بهترين نيكو كارى ها ، ايثار است.(غرر الحكم : ۹۳۸۶)

 

بالاترین بزرگواری

امام على عليه السلام :

أحسَنُ الكَرَمِ الإِيثارُ.
بهترين بزرگوارى ، ايثار است.( غرر الحكم : ۲۹۱۴ ، عيون الحكم و المواعظ : ۱۱۸ / ۲۶۲ )

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أعلى مَراتِبِ الكَرَمِ ، و أفضَلُ الشِّيَمِ.

ايثارگرى ، عالى ترين مرتبه بزرگوارى و برترين خوى و خصلت است.(غرر الحكم : ۱۴۱۹)

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أشرَفُ الكَرَمِ

ايثار ، شريف ترين بزرگوارى است.(غرر الحكم : ۹۱۶ ، عيون الحكم و المواعظ : ۲۳ / ۱۸۶)

امام على عليه السلام:

كَفى بِالإِيثارِ مَكرُمَةً.
در بزرگوارىِ آدمى ، همين بس كه ايثارگر باشد.(غرر الحكم : ۷۰۴۷ ، عيون الحكم و المواعظ : ۳۸۵ / ۶۵۰۹ )

امام على عليه السلام:

حَسبُ المَرءِ··· مِن كَرَمِهِ إيثارُهُ عَلى نَفسِهِ.
از بزرگوارى مرد ، همين بس كه ديگران را بر خود ، مقدّم بدارد (ترجيح دهد.(كشف الغمّة : ۳ / ۱۳۷)

امام على عليه السلام:

عِندَ الإِيثارِ عَلَى النَّفسِ تَتَبَيَّنُ جَواهِرُ الكُرَماءِ.
در هنگام ايثار است كه گوهر كريمان ، نمايان مى شود.(غرر الحكم : ۶۲۲۶ ، عيون الحكم و المواعظ : ۳۳۸ / ۵۷۶۹)

امام صادق عليه السلام:

الجودُ زَكاةُ السَّعادَةِ ، وَ الإِيثارُ عَلَى النَّفسِ موجِبٌ لاِسمِ الكَرَمِ.
گشاده دستى ، زكات نيك بختى است ، و مقدّم داشتن [ديگران ]بر خود ، فراهم آورنده عنوان بزرگوارى است .(نهاية الإرب : ۳ / ۲۰۴)

خوى نيكان

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ شيمَةُ الأَبرارِ.

ايثار ، خوى نيكان است.(غرر الحكم : ۶۰۶ و ۸۸۲ ، عيون الحكم و المواعظ : ۲۳ / ۱۹۷)

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ سَجِيَّةُ الأَبرارِ ، و شيمَةُ الأَخيارِ
ايثار ، خصلت نيكان و خوى خوبان است.(غرر الحكم : ۲۲۰۸)

امام على عليه السلام:

مِن شِيَمِ الأَبرارِ حَملُ النُّفوسِ عَلَى الإِيثارِ.
وا داشتن نفس به ايثار ، از خصلت هاى نيكان است.(غرر الحكم : ۹۳۵۰ ، عيون الحكم و المواعظ : ۴۶۹ / ۸۵۵۳ )

زیور زهد

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

الإِيثارُ زينَةُ الزُّهدِ ، و بَذلُ المَوجودِ زينَةُ اليَقينِ.
ايثار ، زيور زهد است و بخشيدن داشته ها ، زيور يقين.(جامع الأخبار : ۳۳۷ / ۹۴۷)

بهترین انتخاب

امام على عليه السلام:

مِن أفضَلِ الاِختِيارِ التَّحَلّي بِالإِيثارِ.
يكى از بهترين انتخاب ها ، آراسته شدن به زيور ايثارگرى است.(غرر الحكم : ۹۴۳۶ ، عيون الحكم و المواعظ : ۴۷۱ / ۸۶۰۷ )

برترین عبادت

امام على عليه السلام:

الإِيثارُ أفضَلُ عِبادَةٍ ، و أجَلُّ سِيادَةٍ.
ايثار ، برترين عبادت و شكوهمندترين آقايى است.(غرر الحكم : ۱۱۴۸ ، عيون الحكم و المواعظ : ۲۹ / ۴۳۹)

برترین سخاوت

امام على عليه السلام:

أفضَلُ السَّخاءِ الإِيثارُ.
برترين سخاوت ، ايثار است.(غرر الحكم : ۲۸۸۸ ، عيون الحكم و المواعظ : ۱۱۱ / ۲۴۰۵)

نشانه صداقت دوست

امام على عليه السلام:

الصَّديقُ الصَّدوقُ مَن نَصَحَكَ في عَيبِكَ ، و حَفِظَكَ في غَيبِكَ ، و آثـرَكَ عَلى نَفسِهِ.
دوستِ راستين ، كسى است كه از سرِ صدق ، عيبت را به تو گوشزد كند و در نبودت ، تو را پاس بدارد ، و تو را بر خويشتن ، برگزيند .(غرر الحكم : ۱۹۰۴)

امام على عليه السلام:

أخوكَ الصَّديقُ مَن وَقاكَ بِنَفسِهِ ، و آثَرَكَ عَلى مالِهِ و وُلدِهِ و عِرسِهِ.
برادر راستين تو ، كسى است كه با جانش تو را پاس بدارد ، و تو را بر مال و زن و فرزندان خويش ، مقدّم بدارد.(غرر الحكم : ۲۰۱۴ ، عيون الحكم و المواعظ : ۷۱ / ۱۷۹۷)

برکات ایثار
رستگاری

امام صادق عليه السلام ـ در توصيف مؤمنان كامل ـ فرمود:

هُمُ البَرَرَةُ بِالإِخوانِ في حالِ اليُسرِ وَ العُسرِ ، المُؤثِرونَ عَلى أنفُسِهِم في حالِ العُسرِ ، كَذلِكَ وَصَفَهُمُ اللّه ُ فَقالَ : «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، فازوا وَ اللّه ِ و أفلَحوا.

آنان ، كسانى اند كه در آسايش و سختى به برادرانْ نيكى مى كنند ، و در هنگام تنگ دستى ، ايثار مى كنند . اين گونه ، خداوند ، ايشان را توصيف كرده و فرموده است : «و [ديگران را] بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هرچند خودشان نيازمند باشند . و آنها كه از آزمندىِ نفس خويش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» . به خدا سوگند كه اينان ، كامياب و رستگار شدند.(الاُصول الستّة عشر : ۶)

امام على عليه السلام:

بِالإِيثارِ يُستَرَقُّ الأَحرارُ.
با ايثار ، آزادگان به بندگى كشيده مى شوند .(غرر الحكم : ۴۱۸۷)

امام على عليه السلام:

بِالإِيثارِ عَلى نَفسِكَ تَملِكُ الرِّقابَ
با ايثار ، اختياردارِ ديگران مى شوى.(غرر الحكم : ۴۲۹۳ ، عيون الحكم و المواعظ : ۱۸۶ / ۳۷۸۸)

ایثار متقابل

امام على عليه السلام:

تَحَبَّب إلى خَليلِكَ يُحبِبكَ ، و أكرِمهُ يُكرِمكَ ، و آثِرهُ عَلى نَفسِكَ يُؤثِركَ عَلى نَفسِهِ و أهلِهِ
به دوستت مهر بِوَرز تا به تو مهر ورزد ، و او را گرامى بدار تا تو را گرامى بدارد ، و او را بر خويشتن ، مقدّم بدار تا او نيز تو را بر خويش و خانواده اش مقدّم بدارد.(غرر الحكم : ۴۵۳۰)

آمرزش

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

أيُّمَا امرِىً اِشتَهى شَهوَةً فَرَدَّ شَهوَتَهُ و آثَرَ عَلى نَفسِهِ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ.
هر كس هوسى كند و دست رد به سينه هَوَس خويش بزند و [ديگرى را ]بر خود مقدّم بدارد ، خداوند ، او را مى آمرزد.(تاريخ دمشق : ۳۱ / ۱۴۲ / ۶۴۹۵)

شفاعت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

سَلَكَ رَجُلانِ مَفازَةً : عابِدٌ وَ الآخَرُ بِهِ رَهَقٌ ، فَعَطَشَ العابِدُ حَتّى سَقَطَ ، فَجَعَلَ صاحِبُهُ يَنظُرُ إلَيهِ ، و مَعَهُ ميضَأَةٌ فيها شَيءٌ مِن ماءٍ ، فَجَعَلَ يَنظُرُ إلَيهِ و هُوَ صَريعٌ ، فَقالَ : وَ اللّه ِ لَئِن ماتَ هذَا العَبدُ الصّالِحُ عَطَشا و مَعي ماءٌ لا اُصيبُ مِنَ اللّه ِ خَيرا أبَدا ، و لَئِن سَقيتُهُ مائي لَأَموتَنَّ! فَتَوَكَّلَ عَلَى اللّه ِ و عَزَمَ ، فَرَشَّ عَلَيهِ مِن مائِهِ و سَقاهُ فَضلَهُ ، فَقامَ حَتّى قَطَعَا المَفازَةَ. فَيوقَفُ الَّذي بِهِ رَهَقٌ يَومَ القِيامَةِ لِلحِسابِ فَيُؤمَرُ بِهِ إلَى النّارِ ، فَتَسوقُهُ المَلائِكَةُ ، فَيَرَى العابِدَ، فَيَقولُ : يا فُلانُ أ ما تَعرِفُني؟ فَيَقولُ : و مَن أنتَ؟ فَيَقولُ : أنَا فُلانٌ الَّذي آثَرتُكَ عَلى نَفسي يَومَ المَفازَةِ . فَيَقولُ : بَلى أعرِفُكَ. فَيَقولُ لِلمَلائِكَةِ : قِفوا ! فَيَقِفونَ ، و يَجيءُ حَتّى يَقِفَ فَيَدعوَ رَبَّهُ عز و جل ، فَيَقولُ : يا رَبِّ ، قَد تَعرِفُ يَدَهُ عِندي و كَيفَ آثَرَني عَلى نَفسِهِ ، يا رَبِّ هَبهُ لي . فَيَقولُ لَهُ : هُوَ لَكَ. فَيَجيءُ فَيَأخُذُ بِيَدِ أخيهِ فَيُدخِلُهُ الجَنَّةَ.
دو مرد از بيابانى مى گذشتند : يكى عابد و ديگرى نافرمان . عابد ، تشنه شد ، چندان كه از پا افتاد . همسفرش كه تُنگى داشت و كمى آب در آن بود ، به آن عابد كه به زمين افتاده بود ، مى نگريست . با خود گفت : به خدا سوگند ، اگر اين بنده نيك از تشنگى بميرد در حالى كه اين آب با من است ، هرگز به خيرى از خدا نخواهم رسيد ، و اگر اين آب را به او بنوشانم ، خودم خواهم مُرد . امّا او به خدا توكّل كرد و تصميمش را گرفت و از آن آب به صورت عابد پاشيد و باقى مانده اش را به او نوشانْد . عابد ، از جا برخاست و هر دو ، بيابان را پيمودند.در روز قيامت ، آن نافرمان را براى حسابرسى نگه مى دارند و فرمان مى رسد كه او را به آتش ببرند . فرشتگان ، او را [به سوى دوزخ ]مى رانند . [در راه ، ]آن عابد را مى بيند . مى گويد : فلانى! مرا نمى شناسى؟ عابد مى گويد : تو كيستى؟ مرد مى گويد : من فلانى هستم كه در آن روز گذشتن از بيابان ، تو را بر خويشتن ، ترجيح دادم. عابد مى گويد : آرى ، مى شناسمت . پس ، به فرشتگان مى گويد : بِايستيد! فرشتگان مى ايستند و عابد مى آيد تا آن كه [در توقفگاه حساب] مى ايستد وپروردگارش عزّ و جلّ را مى خواند و مى گويد : اى پروردگار من! تو خود مى دانى كه او به من نيكى كرده و چگونه در حقّ من ايثار كرده است . پروردگارا! او را به من ببخش.پس ، خداوند مى فرمايد : «او از آنِ تو» . پس ، عابد مى آيد و دست برادرش را مى گيرد و او را به بهشت مى بَرَد .(المعجم الأوسط : ۳ / ۱۹۴ / ۲۹۰۶)

رسیدن به مقام اعرافیان

امام على عليه السلام:

المُوقِنونَ وَ المُخلِصونَ وَ المُؤثِرونَ مِن رِجالِ الأَعرافِ.
اهل يقين و مخلصان و ايثارگران ، از اعرافيان اند*.(غرر الحكم : ۱۹۷۵ ، عيون الحكم و المواعظ : ۵۹ / ۱۵۰۵)

*اَعراف ، به جاى بلند گفته مى شود . ريشه اين واژه ، «عرف» به معناى يال است (التبيان: ۴/۴۱۰) . گفته شده كه «اعراف»، بلنداى حايل ميان بهشت و دوزخ است (الميزان : ۸ / ۱۲۱) . درباره اين كه «اهل اعراف» ، چه كسانى هستند ، در منابع حديثى و تفسيرى اقوال گوناگونى آمده و از جمله آنها اين است كه آنان ، اهل بيت عليهم السلام هستند (الكافى : ۱ / ۱۸۴) .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به على عليه السلام ـ فرمود:

يا عَلِيُّ ، إنَّهُ إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ نادى مُنادٍ مِن بُطنانِ العَرشِ : أينَ مُحِبّو عَلِيٍّ و مَن يُحِبُّهُ ؟ أينَ المُتَحابّونَ فِي اللّه ِ ؟ أينَ المُتَباذِلونَ فِي اللّه ِ؟ أينَ المُؤثِرونَ عَلى أنفُسِهِم ؟ أينَ الَّذينَ جَفَّت ألسِنَتُهُم مِنَ العَطَشِ ؟ أينَ الَّذينَ يُصَلّونَ بِاللَّيالي وَ النّاسُ نِيامٌ ؟ أينَ الَّذينَ يَبكونَ مِن خَشيَةِ اللّه ِ؟ «لا َخَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ»(الأعراف : ۴۹) أينَ رُفَقاءُ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ؟ أمِنوا و قَرّوا عَينا «ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ) (الزخرف : ۷۰)

اى على! چون روز قيامت شود ، منادى اى از ميان عرش ندا در مى دهد : كجايند دوستداران على و كسى كه دوستش مى دارد؟ كجايند آنان كه به خاطر خدا با يكديگر دوستى مى ورزيدند؟ كجايند آنان كه براى خدا به يكديگر بذل و بخشش مى كردند؟ كجايند ايثارگران؟ كجايند آنان كه زبان هايشان از تشنگى خشكيد؟ كجايند آنان كه در نيمه هاى شب كه مردم، خفته بودند، آنان نماز مى گزاردند؟ كجايند آنان كه از بيم خدا مى گريستند؟ «بيمى بر شما نيست و اندوهگين نمى شويد». كجايند همرهان پيامبر، محمّد؟ آسوده خاطر باشيد و شادمان . «شما و همسرانتان ، شادمانه به بهشت درآييد» .(تفسير فرات : ۴۰۸ / ۵۴۷)

امام باقر عليه السلام:

إنَّ لِلّهِ عز و جل جَنَّةً لا يَدخُلُها إلاّ ثَلاثَةٌ : رَجُلٌ حَكَمَ عَلى نَفسِهِ بِالحَقِّ ، و رَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّه ِ ، و رَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّه ِ
خداوند را بهشتى است كه جز سه كس ، وارد آن نمى شود : مردى كه عليه خود به حق داورى كند ؛ مردى كه براى خدا به ديدن برادرش برود ، و مردى كه به خاطر خدا برادر مؤمنش را بر خويشتن ، مقدّم بدارد.(الكافي : ۲ / ۱۷۸ / ۱۱)

تنبيه الخواطر ـ به نقل از سهل بن عبد اللّه ـ : موسى عليه السلام گفت:

يا رَبِّ ، أرِني دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ و اُمَّتِهِ.قالَ : يا موسى ، إنَّكَ لَن تُطيقَ ذلِكَ ، و لكِن اُريكَ مَنزِلَةً مِن مَنازِلِهِ جَليلَةً عَظيمَةً فَضَّلتُهُ بِها عَلَيكَ و عَلى جَميعِ خَلقي. قالَ : فَكَشَفَ لَهُ عَن مَلَكوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلى مَنزِلَةٍ كادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها و قُربِها مِنَ اللّه ِ عز و جل ، قالَ : يا رَبِّ ، بِما ذا بَلَّغتَهُ إلى هذِهِ الكَرامَةِ؟!قالَ : بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَينِهِم و هُوَ الإِيثارُ . يا موسى ، لا يَأتيني أحَدٌ مِنهُم قَد عَمِلَ بِهِ وَقتا مِن عُمُرِهِ إلاَّ استَحيَيتُ مِن مُحاسَبَتِهِ ، وَ بوَّأتُهُ مِن جَنَّتي حَيثُ يَشاءُ.
اى پروردگار من!درجات محمّد و امّت او را به من بنمايان. خداوند فرمود : «اى موسى! تو تاب ديدن آنها را ندارى ؛ امّا [فقط ]يك منزلت از منزلت هاى بزرگ و با شكوه او را به تو مى نمايانم كه به واسطه همان ، او را بر تو و بر تمام آفريدگانم برترى دادم» .پس ، خداوند از ملكوت آسمان براى او پرده برداشت و موسى عليه السلام ، منزلتى را ديد كه از [شدّت] پرتوهاى آن و قُربش به خداوند ، نزديك بود قالب تهى كند . گفت : پروردگارا! به واسطه چه چيز ، او را به اين كرامت رساندى؟فرمود : «به واسطه خصلتى كه از ميان ايشان ، آن را به او اختصاص دادم ، و آن خصلت ، ايثار است . اى موسى! هيچ يك از ايشان نيست كه دمى از عمر خويش به اين خصلت عمل كرده باشد ، مگر آن كه از حسابرسى او شرم كنم و در بهشت خود ، هر جا كه او بخواهد ، جايش دهم».(تنبيه الخواطر : ۱ / ۱۷۳)

ارزش ایثارگران

امام صادق عليه السلام:

لَمّا باتَ عَلِيٌّ عليه السلام عَلَى الفِراشِ أوحَى اللّه ُ تَعالى إلى مَلَكَينِ مِن مَلائِكَتِهِ لَم يَكُن فِي المَلائِكَةِ أشَدُّ ائتِلافا و مُؤاخاةً مِنهُما ، فَقالَ : إنّي مُميتٌ أحدَكُما فَاختارا. قالَ : فَتَدافَعَا المَوتَ بَينَهُما ، و آثَرَ كُلُّ واحِدٍ مَنهُمَا البَقاءَ.فَأَوحَى اللّه ُ تَعالى إلَيهِما : أينَ أنتُما عَن عَبدِي هذَا الرّاضي بِالمَوتِ ، البائِتِ عَلى فِراشِ ابنِ عَمِّهِ يَقيهِ الرَّدى بِنَفسِهِ ؟! أما إنّي قَد عَلِمتُ مِن سَريرَتِهِ أنَّ تَلَفَ نَفسِهِ أحَبُّ إلَيهِ مِن أن تُؤخَذَ شَعرَةٌ مِن شَعرِ ابنِ عَمِّهِ! اِنزِلا إلَيهِ فَاحفَظاهُ وَ اكلاَهُ إلَى الصُّبحِ.فَلَم تَزَل عَينُ المُشرِكينَ تَلحَظُهُ ، وَ المَلائِكَةُ الكِرامُ تَحفَظُهُ إلى أن كانَ وَقتُ الصُّبحِ ، و هَجَمَ المُشرِكونَ عَلَيهِ لِلقَتلِ ، فَأَلقَى اللّه ُ تَعالى في قُلوبِهِم ـ لِما أرادَهُ مِن حَياتِهِ ـ أن يوقِظوهُ مِن نَومِهِ ، فَقالوا : نُنَبِّهُهُ لِيَرى أنّا ظَفِرنا بِهِ قَبلَ قَتلِهِ ، فَلَمّا فَعَلوا ذلِكَ ، وَثَبَ إلَيهِم أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام و في يَدِهِ سَيفُهُ ، فَتَوَلَّوا عَنهُ هارِبينَ .فَقالَ لَهُم أميرُ المُؤمنِينَ عليه السلام : دَخَلتُم و أنَا نائِمٌ ، فَادخُلوا و أنَا مُنتَبِهٌ .فَقالوا : لا حاجَةَ لَنا فيكَ يَا بنَ أبي طالِبٍ.
شبى كه على عليه السلام در بستر [پيامبر خدا به جاى وى] خوابيد ، خداى متعال ، به دو فرشته از فرشتگانش كه در ميان فرشتگان بيش از همه با يكديگر اُلفت و برادرى داشتند ، وحى فرمود كه : «مى خواهم يكى از شما دو تا را بميرانم . پس ، انتخاب كنيد» .هر يك از آن دو ، مُردن را به ديگرى حواله داد و هر كدام از آنها ، ماندن را برگزيد . پس ، خداوند متعال ، به آن دو وحى فرمود كه : «شما كجا و اين بنده ام كه مُردن را برگزيد و در بستر پسر عمويش خوابيد تا با جان خويش ، او را از نابودى نگه دارد ، كجا؟! هان! من دانستم كه او از صميم دل ، حاضر است خودش از بين برود ؛ امّا مويى از بدن پسر عمويش كم نشود! فرود آييد و تا به صبح ، از او پاسدارى كنيد» .مشركان ، پيوسته او (پيامبر صلى الله عليه و آله ) را زير نظر داشتند و فرشتگان ارجمند ، از او پاسدارى مى كردند تا آن كه هنگام صبح شد و مشركان ، براى كشتنش بر وى يورش بردند . خداوند متعال ـ كه اراده كرده بود او زنده بماند ـ در دلِ مشركان افكند كه او را از خواب بيدار كنند . و گفتند : بيدارش مى كنيم تا قبل از كشته شدنش شاهد پيروز شدن ما بر خودش باشد . چون چنين كردند ، امير مؤمنان عليه السلام شمشير به دست ، به طرف آنها پريد و مشركان ، پا به فرار گذاشتند.امير مؤمنان عليه السلام به آنان فرمود : «خواب بودم كه شما درآمديد و اكنون ، بيدارم . وارد شويد» .مشركان گفتند : ما را با تو كارى نيست ، اى پسر ابو طالب!(كنز الفوائد : ۲ / ۵۵)

منبع: میزان الحکمه، جلد اول

حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:

ما عِندَنا إلاّ قُوتُ الصِّبیَّةِ، و لکِنّا نُؤثِرُ بِهِ ضیفَنا؛
نزد ما جز خوراک و غذای کودکان نیست، ولی ایثار می کنیم و آن را به مهمانمان می دهیم.(بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۵۹)

شرح حدیث:

والاترین مرحله ی کرم «ایثار» است؛ یعنی انسان درحالی که خودش به چیزی نیاز دارد، آن را به دیگری ببخشد.

این صفت در خاندان رسالت در عالی ترین حدّش وجود داشت.

وقتی مرد گرسنه ای در جمع مسلمانان اظهار نیاز کرد و از گرسنگی نالید، پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در مسجد رو به حاضران فرمود: کیست که این مرد را امشب مهمان کند؟ حضرت علی علیه السّلام داوطلب شد و او را به خانه برد. از حضرت فاطمه(علیها السّلام) پرسید: آیا غذایی در منزل داریم تا این مهمان گرسنه را سیر کنیم؟ آن بانوی ایثارگر فرمود: غذایی جز به اندازه ی کودکانمان نیست، ولی همان را به مهمان می دهیم. حضرت علی علیه السّلام فرمود: بچه ها را بخوابان. غذا را به مهمان دادند. صبح که حضرت علی علیه السّلام در مسجد به حضور پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رسید، آگاه شد که آیه ی «ایثار» فرود آمده و از این گذشت بزرگ ستایش شده است.

باشد که پیروان اهل بیت علیه السّلام از این نمونه های عالی و سازنده سرمشق بگیرند و فقیران را از یاد نبرند.

منبع : حکمت های فاطمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السّلام )، جواد محدثی

ايثار در جنگ :

سوره البقرة : ۲۰۷

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ

بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على علیه السّلام در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر صلوات اللّه علیه و آله و سلّم، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است .

سوره آل‏عمران : ۱۹۵

… فَالَّذينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا في‏ سَبيلي‏ وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ

آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه ‏هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مى ‏بخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏ كنم. اين پاداشى است از طرف خداوند؛ و بهترين پاداش ها نزد پروردگار است.

سوره آل عمران، آیه ۱۳۹- ۱۴۰

و لا تهنوا و لا تخرنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین
سست نشوید و اندوهگین نباشید و شما برترید، اگر هستید مومن

این آیه بعد از جنگ احد نازل شد، که مومنان در جنگ شکست خوردند. اینجا می‌خواهد تذکر بدهد که اگر دارای ایمان استوار باشید و برای همیشه برترید و شما شاهدان و رهبران بر هم نیز هستید.

سوره التوبة : ۲۰

الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ

آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پيروز و رستگارند.

سوره حج، آیه ۵۸:

والذین هاجروا فی سبیل‌الله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا و ان‌الله لهو خیر الرازقین

و آنان که در راه خدا از وطن هجرت گزیده و در این راه کشته شده یا مرگ‌شان فرا می‌رسد. البته خدا رزق و روزی نیکویی نصیب‌شان می‌گرداند، که همانا خداوند بهترین روزی ‌دهندگان است.

در این آیه پاداش کسانی که برای رضای خدا هجرت را برگزیند، رزق و روزی خاص معرفی می‌کند، یعنی برندگان این صحنه پاداش را از خود خدا می‌گیرند. در حقیقت این آیه ایجاد انگیزه می‌کند و شارژ کننده برای کسانی که می‌خواهند در مقابل اهریمنیان ایستادگی کنند.

 

سوره النساء : ۷۴

فَلْيُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ…
کسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروخته‏اند، بايد در راه خدا پيكار كنند.

 

سوره الحشر : ۹

وَ الَّذينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ في‏ صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و براى كسانى است كه در اين سرا [= سرزمين مدينه‏] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند و كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏دارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏كنند و آنها را بر خود مقدّم مى‏دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند؛ كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شده‏اند رستگارانند.

 

سوره آل عمران، آیه ۱۶۹:

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

مرده نپندارید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، بلکه زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌برند.

در این آیه تفاوت مردن معمولی با کسانی که در راه خدا شهید شدند، بوضوح دیده می‌شود و یک پاداش بزرگ برای این گروه در نظر گرفته شده است و آن روزی خوردن در نزد خداوند متعال می‌باشد..

این آیه از ویژگی‌های شهدا پرده برداشته که آنان زنده‌اند و تمام خصوصیات حیات را دارا می‌باشند. از آثار حیات، روزی خوردن و ارزاق است که شهدا به نحو احسنت از آن برخوردارند. 

 

ايثار در صحيفه سجاديه

ايثار و گذشت انقلابي:

دعای ۲/ بند ۱۶

«۱۶»وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ .
و از جايگاه اقامتش و قدمگاهش و زادگاهش و جاى انس گرفتنش، به شهرهاى غربت و محل دور هجرت نمود. بر اين خواسته كه دين تو را عزّت دهد و بر (ضد) كافرانِ به تو يارى طلبد.

 

حضرت رسول اکرم (ص) فرموده‏ اند: هنگامی که بندگان در پیشگاه خدا می‌ایستند، آواز دهنده‌ای ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست، برخیزد و به بهشت رود. گفته می‌شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می‌گوید: گذشت کنندگان از مردم.

 

امام علی (ع) می‏فرمایند:

  • گذشت، اوج بزرگواری‌هاست. (غررالحکم، ج ۱، ص ۱۴۰، ح)
  • (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمه‌ای نزند یا در قدرت اسلام ضعفی پدید نیاورد. (غررالحکم، ج ۳، ص ۳۷۳، ح ۴۷۸۸)
  • بدترین مردم کسی است که خطای دیگران را نبخشد و عیب را نپوشاند. (غررالحکم، ج ۴، ص ۱۷۵، ح ۵۷۳۵)
  • تو را سفارش می‌کنم به مدارای با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینی)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است: «گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده و عطا كن به كسى كه از تو دریغ نموده است». (اعلام الدین، ص ۹۶)
  • عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار موثر است، شخص فرومایه را تباه می‌کند.(بحار الانوار،ج ۷۴،ص۴۲)

 

رسول اکرم (ص) فرمودند:

  • هنگامی که بندگان در پیشگاه خدا می‌ایستند، آواز دهنده‌ای ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست، برخیزد و به بهشت رود. گفته می‌شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می‌گوید: گذشت کنندگان از مردم. (کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۷۴، ح)
  • هر کس پُر گذشت باشد، عمرش طولانی شود. (اعلام الدین، ص ۳۱۵)
  • از یکدیگر گذشت کنید تا کینه‌های میان شما از بین برود. (کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۷۳، ح ۷۰۰۴)
  • پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسی که به من ظلم نموده، بخشش به کسی که مرا محروم کرده، رابطه با کسی که با من قطع رابطه کرده و سکوتم همراه با تفکر و نگاهم برای عبرت باشد.
  • آیا شما را از شبیه‌ترین‏تان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آری ای رسول خدا. ایشان فرمودند: هر کس خوش اخلاق‌تر، نرم‌خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینی‌اش دوست‌دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده‌تر و با گذشت‌تر و در خرسندی و خشم با انصاف‏تر باشد. (کافی، ج ۲، ص ۲۴۰، ح ۳۵)
  • پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسی که به من ظلم نموده، بخشش به کسی که مرا محروم کرده، رابطه با کسی که با من قطع رابطه کرده و سکوتم همراه با تفکر و نگاهم برای عبرت باشد. (کنزالفوائد، ص ۱۸۴)
  • هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند. (نهج‏الفصاحه، ح ۲۷۶۸)

 

امام رضا (علیه‏السلام) می‏فرمایند:

  • هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشت‏ترین آن‏ها پیروز شد. (کافی، ج ۲، ص ۱۰۸، ح ۸)
  • درباره آیه «پس گذشت كن، گذشتى زیبا…» فرمودند: مقصود، گذشت بدون مجازات و تندی و سرزنش است. (اعلام الدین، ص ۳۰۷)

 

امام حسین (علیه‏السلام) می‏فرمایند:

با گذشت‏ترین مردم، کسی است که در زمان قدرت داشتن، گذشت کند. (الدرة الباهرة، ص ۲۴)

 

امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرمایند:

  • سه چیز است که در هر که بـاشد، آقـا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، کمک و صله رحم بـا جان و مال. (تحف العقول، ص ۳۱۷)
  • آیا به شما بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، کمک مالی به برادر (دینی) خود و بسیار به یاد خدا بودن. (معانی الأخبار، ص ۱۹۱، ح ۲)
برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن