مراحل خلقت و آفرینش انسان
از امام صادق (ع) روایتی به این مضمون نقل شده است: (حضرت آدم از همان اول با این که بنا بود به آن شجره نزدیک نشود به زودی فراموش کرد و به آن درخت نزدیک شد] صدوق، علل الشرایع، ج ۱۵، باب ۱۱٫قرآن در مورد خلقت انسان و مبدأ پیدایش آن تعبیرات گوناگونی دارد که نشان می دهد آفرینش انسان دارای مراحل متعددی بوده است.الف. دسته ای از آیات قرآن، ماده نخستین انسان را “گل” معرفی می کند انعام، ۱؛ سجده، ۷؛ صافات، ۱۸٫ ب. دسته ای دیگر می فرماید: انسان را از “آب” خلق کردیم فرقان، ۵۴؛ طارق، ۶٫ . ج آیات دیگر منشأ آفرینش آدمی را تنها “نطفه” می دانند نحل، ۴؛ یس، ۷۷؛ دهر، ۲؛ عبس، ۱۹ د. در تعدادی از آیات “خاک و نطفه” مشترکاً ماده نخستین پیدایش انسان معرفی شده اند حج،۵؛ غافر، ۶۷؛ فاطر، ۱۱؛ کهف،۳۷٫ در مورد معنای این آیات، دو وجه به نظر می رسد:۱٫در این آیات مراحل آفرینش هر فرد به طور جداگانه مورد نظر است: یعنی آفریده شدن انسان از خاک، به این معناست که خاک به مواد غذایی و مواد غذایی به نطفه تبدیل می شود.بنابراین،گر چه ظاهر آیات قرآن در باره آفرینش انسان ، از جهاتی اختلاف دارد، اما با اندک توجه و عنایتی روشن می شود که آیات قرآن در این زمینه با هم اختلافی ندارند، زیرا برخی از آیات در مورد آفرینش نخستین انسان (آدم) است. بدیهی است که هنگامی که مبدأ نخستین انسان، مشخص شود مبدأ وجود همه انسانهای دیگر نیز از جهت تاریخی روشن می شود؛ یعنی اگر بگوییم آدم از گل آفریده شده است، صحیح است که بگوییم همه انسان ها از خاک آفریده شده اند، این به یک اعتبار است.اما به اعتبار دیگر تک تک انسان ها جداگانه لحاظ می شوند. البته این اعتبار ،اعتبار اول را نفی نمی کند؛ یعنی اگر بگوییم هر انسانی از نطفه آفریده شده و نطفه از مواد غذایی و مواد از گوشت حیوانات و میوه ها و درختان و مواد معدنی و اینها همه به زمین باز می گردند، پس مبدأ آفرینش هر انسانی را صرف نظر از این که می توان به اعتبار انسان نخستین، از خاک دانست، می توان به اعتبار تک تک آنها نیز از خاک دانست. از این جهت برخی از آیات قرآن تنها در مورد شخص حضرت آدم است. و برخی دیگر ممکن است کلیت داشته باشد و در مورد همه انسان ها به کار رود صاد، ۷۲؛ حجر،۲۹٫ خداوند در آیه ای می فرماید:” من بشر را از گل آفریده ، و در آن از روح خود دمیدم) صاد، ۷۲٫) همین طور در آیه دیگری می فرماید:” می خواهم بشری از گل خشک، از لجن بدبو بیافرینم، چون آفرینش(او را) را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم حجر، ۲۹٫ بدیهی است که در این آیات، خداوند داستان خلقت حضرت آدم و سجده نکردن ابلیس را مطرح می کند و نمی توان در این آیات، آدم را به معنای انسان ها گرفت؛ زیرا در ذیل همین داستان، خداوند سخن شیطان را نقل می فرماید که: “لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَه…”( همه فرزندانش را، جز عده کمى، گمراه و ریشهکن خواهم ساخت اسراء،۶۲٫ و اگر همه ی انسان ها منظور بودند، دیگر شیطان “ذریته”(ذریه آدم) نمی گفت. برخی از آیات که جنبه کلی دارد و خلقت همه انسان ها در آنها لحاظ شده است عبارتند از: “اوست که آدمی را از آب بیافرید فرقان، ۵۴٫ و “پس آدمی بنگرد که از چه چیز آفریده شده است، از آبی جهنده آفریده شده است طارق،۵ و ۶٫ این آیات و نظایر این ها می گوید انسان از آب یا نطفه و … خلق شده است، در این گونه آیات خلق انسان ها به طور کلی لحاظ شده است. به هر حال آنچه را که از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی که در باره آفرینش انسان آمده به خوبی استفاده می شود که انسان در آغاز خاک بوده حج، ۵٫ سپس با آب آمیخته شده و به صورت گل انعام، ۲٫ و بعد به صورت گل بدبو درآمده حجر، ۲۸٫ پس از آن حالت چسبندگی پیدا کرده صافات، ۱۱٫ و بعد به صورت گل خشکیده درآمد و حالت صلصال کالفخار (گل خشکیده) به خود گرفته است الرحمن، ۱۴٫ در این که،هر یک از این مراحل از نظر بعد زمانی چه اندازه طول کشیده و این حالت های انتقالی تحت چه عواملی به وجود آمده از مسائلی است که دانش ما به آنها نمی رسد و تنها خدای متعال به آنها آگاه است.
آیات مربوط به موضوع تاریخ خلقت انسان
سوره اعراف آیات ﴿۱۱﴾ تا ﴿۲۳﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿۱۱﴾ ما شما را آفريديم سپس صورت بندي كرديم سپس به فرشتگان گفتيم براي آدم خضوع كنيد آنها سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود.
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ﴿۱۲﴾ ) خداوند به او) فرمود: چه چيز تو را مانع شد كه سجده كني در آن هنگام كه به تو فرمان دادم ؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريدهاي و او را از خاك!
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۱۳﴾ گفت: از آن (مقام و مرتبهات) فرودآي! تو حق نداري در آن (مقام و رتبه) تكبر بورزي بيرون رو كه تو از افراد پست و كوچكي!
قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾ (شيطان) گفت: مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار.)
قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ ﴿۱۵﴾ فرمود: تو از مهلت داده شدگاني! سوره ص آیات ﴿۷۱﴾ تا ﴿۸۵﴾ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِينٍ ﴿۷۱﴾
به خاطر بياور هنگامي را كه پروردگارت به ملائكه گفت: من بشري را از گل ميآفرينم.فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۷۲﴾
هنگامي كه آن را نظام بخشيدم و از روح خودم در آن دميدم براي او سجده كنيد. فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۷۳﴾
در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند.
إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾ جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود.
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ﴿۷۵﴾ گفت: اي ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقي كه با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردي، يا از برترين بودي ؟ (بالاتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود.
قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿۷۶﴾ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفريدهاي و او را از گل.
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۷۷﴾ فرمود: از آسمانها (و از صفوف ملائكه) خارج شو كه تو رانده درگاه مني!
وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۷۸﴾ و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود.
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۷۹﴾ عرض كرد: پروردگار من! مرا تا روزي كه انسانها برانگيخته ميشوند مهلت ده.
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿۸۰﴾ فرمود تو از مهلت داده شدگاني.
إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۸۱﴾
ولي تا روز و زمان معيني.
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۲﴾ گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم كرد .
إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۸۳﴾ مگر بندگان خالص تو از ميان آنها.
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿۸۴﴾ فرمود: به حق سوگند، و حق ميگويم.
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۵﴾ كه جهنم را از تو و پيروانت همگي پر خواهم كرد.
سوره اسرا آیات ﴿۶۰﴾ تا ﴿۶۴﴾
وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا ﴿۶۰﴾ به ياد آور زماني را كه به تو گفتيم پروردگارت احاطه كامل به مردم دارد (و از وضعشان كاملا آگاه است) ما آن رؤ يائي را به تو نشان داديم فقط براي آزمايش مردم بود، همچنين شجره ملعونه را كه در قرآن ذكر كردهايم، ما آنها را تخويف (و انذار) ميكنيم اما جز بر طغيانشان افزوده نميشود.
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا﴿۶۱﴾ به ياد آوريد زماني را كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده كنيد، آنها همگي سجده كردند جز ابليس كه گفت آيا براي كسي سجده كنم كه او را از خاك آفريدهاي؟!
قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إَلاَّ قَلِيلًا﴿۶۲﴾ ( سپس) گفت اين كسي را كه بر من ترجيح دادهاي اگر تا روز قيامت مرا زنده بگذاري همه فرزندانش را جز عده كمي گمراه و ريشه كن خواهم ساخت!!
قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمْ جَزَاء مَّوْفُورًا ﴿۶۳﴾ فرمود: برو! هر كس از آنان از تو تبعيت كند جهنم كيفر آنها است، كيفري است فراوان!
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا ﴿۶۴﴾ هر كدام از آنها را ميتواني با صداي خودت تحريك كن، و لشكر سواره و پيادهات را بر آنها گسيل دار، و در ثروت و فرزندانشان شركت جوي، و آنها را با وعدهها سرگرم كن ولي شيطان جز فريب و دروغ وعدهاي نميدهد.
سوره حجر آیات ﴿۲۶﴾ تا ﴿۴۳﴾
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ.﴿۲۶﴾ ما انسان را از گل خشکيدهاي (همچون سفال) که از گل بد بوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم!
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ﴿۲۷﴾
و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کرديم!
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ.﴿۲۸﴾ و (به خاطر بياور) هنگامي که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشري را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده، ميآفرينم.
فَإِذَا سَوَّيتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ.﴿۲۹﴾ هنگامي که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگي براي او سجده کنيد!»
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ.﴿۳۰﴾
همه فرشتگان، بي استثنا، سجده کردند…
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ.﴿۳۱﴾
جز ابليس، که ابا کرد از اينکه با سجدهکنندگان باشد.
قَالَ يا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ.﴿۳۲﴾
(خداوند) فرمود: «اي ابليس! چرا با سجدهکنندگان نيستي؟!»
قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ.﴿۳۳﴾
گفت: «من هرگز براي بشري که او را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده است آفريدهاي، سجده نخواهم کرد!»
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ.﴿۳۴﴾
فرمود: «از صف آنها [= فرشتگان] بيرون رو، که راندهشدهاي (از درگاه ما!).
وَإِنَّ عَلَيكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يوْمِ الدِّينِ.﴿۳۵﴾
و لعنت (و دوري از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!»
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ.﴿۳۶﴾
گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ.﴿۳۷﴾
فرمود: «تو از مهلت يافتگاني!
إِلَى يوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.﴿۳۸﴾
(اما نه تا روز رستاخيز، بلکه) تا روز وقت معيني.
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيتَنِي لَأُزَينَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ.﴿۳۹﴾
گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختي، من (نعمتهاي مادي را) در زمين در نظر آنها زينت ميدهم، و همگي را گمراه خواهم ساخت.
إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۴۰﴾
مگر بندگان مخلصت.
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿۴۱﴾
فرمود اين راه مستقيم من است (و سنت هميشگيم…)
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۴۲﴾
كه بر بندگانم تسلط نخواهي يافت مگر گمراهاني كه از تو پيروي ميكنند.
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۴۳﴾
و جهنم ميعادگاه همه آنها است.
سوره البقرة آیات ﴿۳۰﴾ تا ﴿۳۸﴾
إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
هنگامي كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روي زمين جانشين و حاكمي قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند (پروردگاراآيا كسي را در زمين قرار ميدهي كه فساد و خونريزي كند؟ (زيرا موجودات زميني ديگر كه قبل از اين آدم پا به عرصه وجود گذاشتند، به حكم طبع جهان ماده نيز آلوده فساد و خونريزي شدند، اگر هدف از آفرينش انسان عبادت است) ما تسبيح و حمد تو را به جا ميآوريم، پروردگار فرمود: من حقائقي را ميدانم كه شما نميدانيد.
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۱﴾
سپس علم اسماء (علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات) را همگي به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست ميگوئيد اسامي اينها را برشماريد!
قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۳۲﴾
فرشتگان عرض كردند: منزهي تو!، ما چيزي جز آنچه به ما تعليم دادهاي، نميدانيم تو دانا و حكيمي.
قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود اي آدم آنها را از (اسامي و اسرار) اين موجودات آگاه كن، هنگامي كه آنها را آگاه كرد خداوند فرمود: نگفتم من غيب آسمانها و زمين را ميدانم، و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار ميكنيد يا پنهان ميداشتيد.
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴿۳۴﴾
و هنگامي كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده و خضوع كنيد، همگي سجده كردند جز شيطان كه سر باز زد و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرماني و تكبر) از كافران شد!
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ﴿۳۵﴾
و گفتيم اي آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاي) آن گوارا هر چه ميخواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد!
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۳۶﴾
پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنانرا از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگي (به زمين) فرود آئيد در حالي كه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود، و براي شما تا مدت معيني در زمين قرارگاه و وسيله بهره برداري است.
فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۳۷﴾
سپس آدم از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است.
قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
گفتيم همگي از آن (به زمين) فرود آئيد هرگاه هدايتي از طرف من براي شما آمد كساني كه از آن پيروي كنند نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين ميشوند.
سوره طه آیات ﴿۱۱۵﴾ تا ﴿۱۱۶﴾
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿۱۱۵﴾
ما از آدم از قبل پيمان گرفته بوديم، اما او فراموش كرد، عزم استواري براي او نيافتيم!
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى ﴿۱۱۶﴾
آن هنگام كه به فرشتگان گفتيم: براي آدم سجده كنيد، همگي سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد (و سجده نكرد.)
سوره طه آیه (۱۲۰) تا (۱۲۲)
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى ﴿۱۲۰﴾
ولي شيطان او را وسوسه كرد و گفت اي آدم! آيا ميخواهي تو را به درخت عمر جاويدان و ملك فناناپذير راهنمائي كنم؟!
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾
سرانجام هر دو از آن خوردند (و لباس بهشتيشان فرو ريخت) و عورتشان آشكار گشت و از برگهاي (درختان) بهشتي براي پوشاندن خود جامه دوختند، (بالاخره) آدم نافرماني پروردگارش را كرد و از پاداش او محروم شد!
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى ﴿۱۲۲﴾
سپس پروردگارش او را برگزيد و توبه اش را پذيرفت، و هدايتش كرد.
سوره المومنون آیات ﴿۱۲﴾ تا ﴿۱۴﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﴿۱۲﴾
و به يقين انسان را از عصارهاى از گل آفريديم .
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﴿۱۳﴾
سپس او را [به صورت] نطفهاى در جايگاهى استوار قرار داديم.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿۱۴﴾
آنگاه نطفه را به صورت علقه درآورديم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانيديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى ساختيم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم آنگاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.
سوره الاعراف آیات ﴿۱۱﴾ تا ﴿۲۵﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ.﴿۱۱﴾
ما شما را آفريديم؛ سپس صورت بندي کرديم؛ بعد به فرشتگان گفتيم: «براي آدم خضوع کنيد!» آنها همه سجده کردند؛ جز ابليس که از سجدهکنندگان نبود.
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ.﴿۱۲﴾
(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد که سجده کني؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاي و او را از گل!»
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ.﴿۱۳﴾
گفت: «از آن (مقام و مرتبهات) فرود آي! تو حق نداري در آن (مقام و مرتبه) تکبر کني! بيرون رو، که تو از افراد پست و کوچکي!
قَالَ أَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ.﴿۱۴﴾
گفت: «مرا تا روزي که (مردم) برانگيخته ميشوند مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ.﴿۱۵﴾
فرمود: «تو از مهلت داده شدگاني!»
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ.﴿۱۶﴾
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختي، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها کمين مي کنم!
ثُمَّ لَآتِينَّهُمْ مِنْ بَينِ أَيدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ.﴿۱۷﴾
سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان ميروم؛ و بيشتر آنها را شکرگزار نخواهي يافت!»
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ.﴿۱۸﴾
فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خواري، بيرون رو! و سوگند ياد ميکنم که هر کس از آنها از تو پيروي کند، جهنم را از شما همگي پر ميکنم!
وَيا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ.﴿۱۹﴾
و اي آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شويد! و از هر جا که خواستيد، بخوريد! اما به اين درخت نزديک نشويد، که از ستمکاران خواهيد بود!»
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيطَانُ لِيبْدِي لَهُمَا مَا وُورِي عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَينِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ.﴿۲۰﴾
سپس شيطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد؛ و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهي نکرده مگر بخاطر اينکه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!»
وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ.﴿۲۱﴾
و براي آنها سوگند ياد کرد که من براي شما از خيرخواهانم.
فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يخْصِفَانِ عَلَيهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ.﴿۲۲﴾
و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامي که از آن درخت چشيدند، اندامشان [= عورتشان] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهاي (درختان) بهشتي بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آيا شما را از آن درخت نهي نکردم؟! و نگفتم که شيطان براي شما دشمن آشکاري است؟!»
قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ.﴿۲۳﴾
گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم کرديم! و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نکني، از زيانکاران خواهيم بود!»
قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ.﴿۲۴﴾
فرمود: «(از مقام خويش،) فرود آييد، در حالي که بعضي از شما نسبت به بعض ديگر، دشمن خواهيد بود! (شيطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و براي شما در زمين، قرارگاه و وسيله بهرهگيري تا زمان معيني خواهد بود.»
قَالَ فِيهَا تَحْيوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ.﴿۲۵﴾
فرمود: «در آن [= زمين] زنده ميشويد؛ و در آن ميميريد؛ و (در رستاخيز) از آن خارج خواهيد شد.»
سوره طه آیه ﴿۵۵﴾
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى.﴿۵۵﴾
ما شما را از آن [= زمين] آفريديم؛ و در آن بازميگردانيم؛ و بار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرون ميآوريم!
سوره الحج آیه ﴿۵﴾
يا أَيهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَينَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيلَا يعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ.﴿۵﴾
اي مردم! اگر در رستاخيز شک داريد، (به اين نکته توجه کنيد که:) ما شما را از خاک آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [= چيزي شبيه گوشت جويده شده]، که بعضي داراي شکل و خلقت است و بعضي بدون شکل؛ تا براي شما روشن سازيم (که بر هر چيز قادريم)! و جنينهايي را که بخواهيم تا مدت معيني در رحم (مادران) قرارميدهيم؛ (و آنچه را بخواهيم ساقظ ميکنيم؛)بعد شما را بصورت طفل بيرون ميآوريم؛ سپس هدف اين است که به حد رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضي از شما ميميرند؛ و بعضي آن قدر عمر ميکنند که به بدترين مرحله زندگي (و پيري) ميرسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهي، چيزي نميدانند! (از سوي ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشک و مرده ميبيني، اما هنگامي که آب باران بر آن فرو ميفرستيم، به حرکت درميآيد و ميرويد؛ و از هر نوع گياهان زيبا ميروياند!
سوره الواقعة آیه ﴿۵۷﴾
نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ.﴿۵۷﴾
ما شما را آفريديم؛ پس چرا (آفرينش مجدد را) تصديق نميکنيد؟!
أَفَرَأَيتُمْ مَا تُمْنُونَ.﴿۵۸﴾
آيا از نطفهاي که در رحم ميريزيد آگاهيد؟!
أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ.﴿۵۹﴾
آيا شما آن را (در دوران جنيني) آفرينش (پي در پي) ميدهيد يا ما آفريدگاريم؟!
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَينَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ.﴿۶۰﴾
ما در ميان شما مرگ را مقدر ساختيم؛ و هرگز کسي بر ما پيشي نميگيرد!
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ.﴿۶۱﴾
تا گروهي را به جاي گروه ديگري بياوريم و شما را در جهاني که نميدانيد آفرينش تازهاي بخشيم!
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ.﴿۶۲﴾
شما عالم نخستين را دانستيد؛ چگونه متذکر نميشويد (که جهاني بعد از آن است)؟!
مَا كَانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يخْتَصِمُونَ.﴿۶۳﴾
من از ملأ اعلي (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامي که (درباره آفرينش آدم) مخاصمه ميکردند خبر ندارم!
إِنْ يوحَى إِلَي إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ.﴿۶۴﴾
تنها چيزي که به من وحي ميشود اين است که من انذارکننده آشکاري هستم!
سوره التین آیات ﴿۴﴾ تا ﴿۵﴾
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ.﴿۴﴾
که ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريديم.
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ.﴿۵﴾
سپس او را به پايينترين مرحله بازگردانديم.
سوره النحل آیه ﴿۴﴾
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ.﴿۴﴾
انسان را از نطفه بيارزشي آفريد؛ و سرانجام (او موجودي فصيح، و) مدافع آشکار از خويشتن گرديد!
سوره مریم آیه ﴿۶۷﴾
أَوَلَا يذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يكُ شَيئًا.﴿۶۷﴾
آيا انسان به خاطر نميآورد که ما پيش از اين او را آفريديم در حالي که چيزي نبود؟!
سوره السجده آیات ﴿۷﴾ تا ﴿۹﴾
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ.﴿۷﴾
او همان کسي است که هر چه را آفريد نيکو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گل آغاز کرد؛
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ.﴿۸﴾
سپس نسل او را از عصارهاي از آب ناچيز و بيقدر آفريد.
ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ.﴿۹﴾
سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خويش در وي دميد؛ و براي شما گوش و چشمها و دلها قرار داد؛ اما کمتر شکر نعمتهاي او را بجا ميآوريد!
سوره الطارق آیات ﴿۵﴾ تا ﴿۷﴾
فَلْينْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ.﴿۵﴾
انسان بايد بنگرد که از چه چيز آفريده شده است!
خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ.﴿۶﴾
از يک آب جهنده آفريده شده است.
يخْرُجُ مِنْ بَينِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ.﴿۷﴾
آبي که از ميان پشت و سينهها خارج ميشود!
سوره الأنعام آیه ﴿۲﴾
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ.﴿۲﴾
او کسي است که شما را از گل آفريد؛ سپس مدتي مقرر داشت (تا انسان تکامل يابد)؛ و اجل حتمي نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با اين همه، شما (مشرکان در توحيد و يگانگي و قدرت او،) ترديد ميکنيد!
سوره الرحمن آیه ﴿۱۴﴾
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ.﴿۱۴﴾
انسان را از گل خشکيدهاي همچون سفال آفريد.
سوره الکهف آیه ﴿۳۷﴾
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا.﴿۳۷﴾
دوست (با ايمان) وي -در حالي که با او گفتگو ميکرد- گفت: «آيا به خدايي که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد کاملي قرار داد ، کافر شدي؟!
سوره فاطر آیه ﴿۱۱﴾
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا ينْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يسِيرٌ.﴿۱۱﴾
خداوند شما را از خاکي آفريد، سپس از نطفهاي؛ سپس شما را بصورت زوجهايي قرار داد؛ هيچ جنس مادهاي باردار نميشود و وضع حمل نميکند مگر به علم او، و هيچ کس عمر طولاني نميکند، يا از عمرش کاسته نميشود مگر اينکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است؛ اينها همه براي خداوند آسان است.
سوره غافر آیه ﴿۶۷﴾
هوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ.﴿۶۷﴾
او کسي است که شما را از خاک آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلي (از شکم مادر) بيرون ميفرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود ميرسيد، و بعد از آن پير ميشويد و (در اين ميان) گروهي از شما پيش از رسيدن به اين مرحله ميميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود ميرسيد؛ و شايد تعقل کنيد!
سوره القیامة آیه ﴿۳۶﴾
أَيحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يتْرَكَ سُدًى.﴿۳۶﴾
آيا انسان گمان ميکند بيهدف رها ميشود؟!
اشعار تاریخ خلقت انسان
« مولوی »
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
« سعدی شیرازی »
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
« بیدل دهلوی جلد۳،۱ »
عشق از مشت خــاک آدم ریخت … آنقدر خون که رنگ عالم ریخت
چیست آدم تجــلی ادراک … یعنی آن فهم معنیی لولاک
احـــدیت بنای محـــکم او … الــف افــتاده عـــلت دم او
دال او مغز اول و انجـام … که در او حدّ وحدت است تمام
میم آن ختـم خــلقــت عـــالم … این بــود لفـــظ معنیی آدم
قلزم کاینات و هر چه در اوست … جوش بیتابیی حقیقت اوست
« مثنوی معنوی – دفتر چهارم »
بهر اظهارست این خلق جهان تا نماند گنج حکمتها نهان
کنت کنزا کنت مخفیا شنو جوهر خود گم مکن اظهار شو