فصل سوم -بزرگترین سلاح مبارزه :علم ؛ علم الهی

تدبر

 

مفهوم تدبر در قرآن:

ماده «دبر» ۴۴ بار و به ۱۱ صورت در قرآن استعمال شده که ۴ مورد آن به تدبر در قرآن برمی‌گردد.[۱۹] توصیه به تدبر در قرآن و دقت در معنای مطاوعی آن نشانگر وجود تدبیر و چینش حکیمانه در قرآن است. ویژگی کلان خداوند در گرو تدبیر ویژه آن است چون کلمات قرآن ویژه آن نبوده و بر زبان همه عرب‌ها جاری بوده و هست. مفسران و نویسندگان علوم قرآنی در معنا و مفهوم تدبر در قرآن بسیار نگاشته‌اند اما از وادی تعریف لغوی چندان پا فراتر نگذاشته‌اند و بیشتر واژه‌های مترادف، متعلق، تفکر، تذکر و تفقه را بکار برده‌اند. برخی از تفاسیر تدبر را تفکر و اندیشیدن در معانی قرآن معنا کرده‌اند،

«تَدَبُّر» از ریشه «دُبُر»، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور می‌باشد که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد که نتیجه‌اش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمی‌آمد». تدبّر در آيات هرگز معطّل شدن و توقّف بى ‌حركت و تفكّر نيست، تدبّر در آيات قرآن در واقع تفسير آيات به آيات ديگر است، تطبيق آيات با يكديگر و توأم با حركت فكرى است، در أثر تدبّر در آيات همسوئى و هماهنگى معاني و معارف آنها نمايان مى‌شود آنگاه انسان مى ‌تواند به معاني اصيل و ناب آيات قرآن دست يابد.

  • در «روح‌المعانی» آلوسی آمده است: اصل تدبر تأمل در ادبار امور و عواقب آن است و برای تأملی کارکرد دارد که آن به حقیقت شی‌ء و اجزاء آن و یا سوابق و اسباب آن یا لواحق و اعقاب آن نظر انداخته می‌شود.
  • واژه تدبر بسیار وسیع‌تر از واژه‌های مترادف چهار‌گانه تفکر، تعقل، تذکر و تفته است ضمن آنکه با این عناصر آمیخته است، در درجات و مراتب بالاتری از آنها قرار دارد. تدبر نفوذ آگاهانه کلام وحی در قلب‌ها و جریان آن در شریان‌های وجود انسان‌های پرهیزگار برای ایجاد تحول و خدایی شدن است.
  • طبق آیات ۱۰ تا ۱۴ سوره نحل شناخت خداوند متعال از بدیهات عقلی آغاز و تا مراحل پیچیده بعدی ادامه می‌یابد. برخلاف تفکر و تعقل که جایگاه قلبی برخور‌دارند.

سوره نحل آیات (۱۰) تا (۱۴)

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ ﴿۱۰﴾

او كسي است كه از آسمان آبي فرستاد كه شرب شما از آن است، و گياهان و درختان كه حيوانات خود را در آن به چرا مي‏بريد نيز از آن است.

يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۱﴾

خداوند با آن (آب باران) براي شما زراعت و زيتون و نخل و انگور مي‏روياند، و از همه ميوه‏ ها، مسلما در اين نشانه روشني است براي گروهي كه تفكر مي‏كنند .

وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۱۲﴾

او شب و روز و خورشيد و ماه را مسخر شما ساخت، و نيز ستارگان به فرمان او مسخر شمايند، در اين نشانه‏ هائي است (از عظمت خدا) براي گروهي كه عقل خود را بكار مي‏گيرند.

وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ ﴿۱۳﴾

(علاوه بر اين) مخلوقاتي را كه در زمين آفريده نيز مسخر (فرمان شما) ساخت، مخلوقاتي با رنگهاي مختلف در اين نشانه روشني است براي گروهي كه متذكر مي‏شوند.

وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۴﴾

او كسي است كه دريا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخوريد و وسائل زينتي براي پوشش از آن استخراج نمائيد، و كشتيها را مي‏بينيد كه سينه دريا را مي‏شكافند تا شما (به تجارت پردازيد) و از فضل خدا بهره گيريد، شايد شكر نعمتهاي او را بجا آوريد.

 

فرق تدبر و تفکر: تدبر تصرف قلب با نظر در عواقب است ولی تفکر تصرف آن در نظر به دلائل است. تدبر، تفکری عنیق با در ‌نظر گرفتن هماهنگی آیات می‌باشد. تفکر مربوط  به بررسی علل و خصوصیات یک موجود است ولی تدبر مربوط به بررسی عواقب و نتایج آن است.تفکر پردازش محسوسات دیداری و تعقل پردازش محسوسات دیداری و شنیداری و تدبر پردازش همه مفاهیم قرآنی با آمیزه ایمان است.

تفاوت تدبر و تفسیر: اگر ما قرآن را مانند قانون اساسی در نظر بگیریم تفسیر مانند تبدیل قانون اساسی به جزئیات و آیین‌نامه‌های اجرایی است. اما تدبر فهمیدن قانون اساسی است. پس تدبر فهم قرآن است و تفسیر استنباط از قرآن است. برای فهم آشنایی با عربی یا آشنایی با ترجمه، آشنایی با تاریخ اسلام و باور به قرآن کفایت می‌کند ولی برای استنباط حکم از قرآن و تولید علم و دستیابی به پیامدهای تازه از قرآن تفسیر لازم است و نیازمند به اجتهاد. تدبر وظیفه‌ای همگانی است و تفسیر نیازمند اجتهاد است. قید «هماهنگی» در تدبر می‌تواند مواردی مانند تفکر، تفسیر و تأویل را از حیطه تدبر خارج کند؛ زیرا در تدبر دو مطلب هم‌عرض با هم مقایسه می‌شود و سعی در فهم هماهنگ آنهاست. اما در تفکر، تفسیر و تأویل رابطه طولی دو مطلب سنجیده می‌شود نه هماهنگی آنها در عرض یکدیگر.تدبر با تأثیر بر قلب و وجود آدمی همراه است ولی تفسیر با استدلالات عقلی آمیخته است و با مغز سرو‌کار دارد.

تدبر و ظاهر و باطن قرآن

همان‌گونه که پیامبر(ص) و امیر‌المومنین(ع) فرموده‌اند: «القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق»؛ قرآن دارای ظاهری زیبا و شگفت‌انگیز و باطنی پر‌مایه و ژرف است. درباره بهره‌مندی از قرآن و تدبر در آن دو نظریه وجود دارد:

اول: نظریه متن‌گرایانه که برگرفته از ظاهر قرآن و محتوای الفاظ آن می‌باشد. البته نه آنچه که در نگاه اول حاصل می‌شود، بلکه معانی که پس از کاوش و تدبر فراهم می‌آید. در نتیجه اینکه فهم باطن قرآن یبا کسب مقدمات لازم امری همگانی خواهد بود. پژوهشگرانی مانند علامه طباطبائی، آیت‌الله محمد‌هادی معرفت و آیت‌الله مدرسی بدین نظریه گرایش دارند.
دوم: نظریه معنی‌گرایانه: بر مبنای این نظریه دآنچه از الفاظ حتی پس از تدبر حاصل می‌گردد، معنای ظاهری آیات تلقی می‌شود، چرا که با تأمل و تفکر در ظاهر آیات قابل دست‌یابی است ولی باطن یا بطون قرآن مفاهیمی است که صرفاً از راه تدبر قابل دست‌یابی نیست، بلکه نیاز به ابزار معرفتی ویژه دارد. در این زمینه می‌توان از فیض کاشانی، ملا‌صدرا، ابن عربی، جلال‌الدین سیوطی، شاطبی، آلوسی بغدادی و محمد‌حسین ذهبی نام برد. « آسیب‌شناسی ظاهر و باطن قرآن» به نقل از قرآن در آینه پژوهش»

در این گفتار این نتیجه حاصل می‌شود که گروه اول: محدوده تدبر را در عین برگرفته شدن از ظاهر آیات، جزئی از باطن قرآن دانسته و با کسب مقدمات لازم، فهم باطن را برای همه ممکن می‌دانند و گروه دوم: فهم باطن قرآن را فراتر از راستای تدبر می‌دانند. در حقیقت محدوده تدبر را فقط در ظاهر قرآن دانسته و رسیدن به فهم بطن قرآن را برای همه قابل دستیابی نمی‌دانند.
دکتر میر‌باقری در پایان سخن، یکی از نتایجی که عنوان می‌کند این است که: ظاهر در قرآن کریم ژرفا و ژرفاهایی دارد؛ و همگان را بر این نظر اتفاق است که با تأمل و تدبر، در صورت مبرا بودن قلب از گروه و دریافت امداد و الهام از خدای رحمان، درک مراحلی از ژرفای قرآن برای پژوهندگان حاصل می‌گردد. اما در این نکته اختلاف است که آیا مراحل درک حقایق از قرآن، امری است در حیطه ظاهر و یا مربوط به باطن.

 

 آیات قرآن کریم در باب تدبر

دعوت قرآن به تدبر

در قرآن کلمه تدبر فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و آیات آن فراخوانده شده است:

سوره نسا آیه(۸۲)

أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيرا.

آيا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غير خدا بود در آن اختلافى بسيار مى ‌يافتند.

  • از آنجا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد. بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن (القران) است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قران وجود ندارد.

نکات این آیه

  1. کلامی غیر از کلام خدا ، دارای اختلاف فراوان است ؛ و قرآن که کلام خداست ، عاری از هر گونه اختلاف است. این نکته از قسمت دوم آیه « وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا » و با توجه به نافیه بودن ادات شرط « لو » استفاده می شود .
  2. تدبر در قرآن ، راه علم به هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن و در نتیجه اثبات کلام الله بودن قرآن است .
  3. این نکته از ارتباط « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ » با قسمت دوم آیه استفاده می شود . کمترین ناهماهنگی که در آثار بشری هست ، این است که اگر کسی بخواهد کتابی را در طول بیست و سه سال بنویسد ، هیچ گاه ابتدا و انتهای آن به لحاظ عمق و اتقان یکسان نخواهد بود ، چون علم او در حال افزایش است و هر گاه که به انتها برسد سطح کتاب او از ابتدا ، بالاتر خواهد بود ، گذشته از اینکه تضاد و تعارض و اختلافات آشکار نیز در آثار بشری گریزناپذیر است ، چون بشر به هنگام نوشتن و سخن گفتن نمی تواند همه جوانب کلام را ببیند و به آنها ملتزم شود و بسیار می شود که کلام او در بخشی از گفتارش با لوازم کلام دیگرش اختلاف دارد و .. ، اما اگر کسی در قرآن تدبر کند ، می بیند که صدر و ذیلش به لحاظ عمق و اتقان ، اختلافی ندارد ، همه آیات آن ، موضوعات آن و … هماهنگ است ، به نحوی که کاربرد حتی یک حرف در قرآن از روی حساب است. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۲) .

این آیه نشان می دهد که قرآن مظهر هماهنگی اعجازین است و راه درک این هماهنگی، «تدبر در قرآن» است( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

سوره ص آیه (۲۹)

کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُواالْأَلْبابِ»

قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است. قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است.

نکات این آیه:

  1. توجه به سیاق آیه مورد بحث ( آیات پیش از آن ) نشان می دهد که ضمیر « لِیدَّبَّرُوا » به گروه خاصی بر نمی گردد و به همه انسان ها مربوط است .
  2. تدبر در قرآن ، غایت انزال کتاب خداست . این نکته از تعلق جار و مجرور « لِیدَّبَّرُوا » به فعل « َنْزَلْنَاهُ » استفاده می شود ، با توجه به اینکه ، لام در عبارت ، لام غایت است .
  3. تدبر ، زمینه ساز تذکر خرمندان است. این نکته از مقدم داشتن « لِیدَّبَّرُوا » بر « لِیتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ » استفاده می شود. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۱ ) .

این کریمه، تدبر در قرآن را غایت انزال این کتاب مبارک و زمینه ساز تذکر خردمندان دانسته است ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

سوره مؤمنون آیه (۶۸)

أَفَلَمْ یدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ.

آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیده‏اند یا چیزی برای آنان آمده که برای پدران پیشین آنها نیامده است.

نکات این آیه:

توجه به محتوا و سیاق آیه نشان می دهد که در مقام تبیین و بررسی علل و عوامل شرک و بی ایمانی به قرآن و وحی است ، یعنی اینان که کفر می ورزند ، بدین خاطر است که در قرآن تفکر نکرده اند و گرنه کتاب آسمانی بر آباء ایشان نازل شده بود و نمی توانند بی سابقه بودن نزول آیات الهی بر اجدادشان را دلیل بی اعتباری قرآن بدانند ، بنابراین تدبر نکردن در قرآن ، از عوامل شرک و بی ایمانی بر شمرده شده است. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۲) .

بنابراین ، آیه شریفه را می توان توبیخی بر عدم تدبر در قرآن دانست.(صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی)

سوره محمد آیه (۲۴)

أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‌ قُلُوبٍ أَقْفالُها.

آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آنها قفل است؟

نکات این آیه:

عدم تدبر در قرآن در کنار قفل قلب ، از عوامل بی ایمانی است .

توجه به محتوا و سیاق نشان می دهد که این آیه شریفه هم مانند آیه دوم ، در مقام برشماری علل و عوامل شرک و بی ایمانی است. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۳) .

این آیه نورانی هم، تعریضی به تدبر در قرآن کریم است. گفتنی است، سیاق این آیه و آیه شصت و هشتم سوره مبارکه مؤمنون، حاکی از آن است که تدبر نکردن در قرآن، یکی از عوامل شرک و بی‌ایمانی است. در نتیجه، تدبر، عامل افزایش ایمان توحیدی و تکامل آن است. ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

احادیث

پیامبر اکرم(ص)

ويلٌ لمن لاکها بين لحييه ولم يتدبّرها.

واي بر کسي که قرآن را در بين لبهاي خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند. «مجمع البيان، ج۲، ص۵۵۴.»

  • معاشر ‌الناس تدبروا و افهموا آیاته و انظروا فی محکماته و لا تتبعوا متشابهه…»؛

 ای مردم! در آیات قرآن تدبر کنید و آن را خوب درک نمایید. در محکمات آن دقت کنید و متشابهاتش را پیروی کنید …. « وسایل‌الشیعه، ۱۸/ ۱۴۳»

  • ما انعم الله علي عبدٍ بعد الايمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأويله.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ايمان به خود، نعمتي بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأويل آن نداده.         

  « بحارالأنوار، ج۹۲، ص۱۸۲.»

 

  • ويلٌ لمن لاکها بين لحييه ولم يتدبّرها.

واي بر کسي که قرآن را در بين لبهاي خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.« مجمع البيان، ج۲، ص۵۵۴.»

  • « و أوصى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معاذ بن جبل فقال له أوصیک باتقاء الله و…تدبر القرآن »

طبق این روایت، تدبر در قرآن از وصایای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است همراه شدن تدبر و تقوا در سفارشات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر اهمیت آن در دیدگاه ایشان است. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۵) .

و آقای صبوحی در این باره فرمودند : «پیامبر اسلام به معاذ بن جبل وصیت کرد و فرمود تو را وصیت می‌کنم به تقوای الهی و… تدبر در قرآن و … سفارش به تدبر در وزان توصیه به تقوای الهی در این روایت، حاکی از اهمیت بالای انجام این وظیفه است»              ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

  • که وقایع گذشتگان و تاریخ پیشینیان را برای مردم عصر خود نقل کن به این امید که شاید نیروی تفکرشان به کار افتد و نیک و بدهای زندگی خویش را از خلال آن وقایع تاریخی تشخیص دهند. سوره ی اعراف-۱۷۶
  • مَن أرادَ عِلمَ الأوَّلینَ والآخِرینَ فَلْیُثَوِّرِ القرآنَ؛

هرکه خواهان علم پیشینیان و آیندگان، از اوّل تا به آخر دنیاست، در قرآن کاوش و تأمل کند. کنز العمّال : ۲۴۵۴

  • دل های خویش را به مراقبت عادت دهید و اندیشه بسیار کنید. نهج الفصاحه حدیث ۱۹۹۴
  • ساعتی اندیشیدن از شصت سال عبادت بهتر است. نهج الفصاحه حدیث ۲۰۵۹
  • عبادتی چون تفکر نمی باشد. نهج الفصاحه حدیث ۲۵۰۵

معاشر ‌الناس تدبروا و افهموا آیاته و انظروا فی محکماته و لا تتبعوا متشابهه…»؛

ای مردم! در آیات قرآن تدبر کنید و آن را خوب درک نمایید. در محکمات آن دقت کنید و متشابهاتش را پیروی کنید . «وسایل‌الشیعه، ۱۸/ ۱۴۳»

 

امام علی علیه السلام

  • وَ تَعْلَمُوا القُرآنَ فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَدیثِ وَ تَفَقِّهُوا فیهِ فَإنَّهُ رَبیعُ الْقُلُوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءُالصُّدُورِ؛

قرآن را فراگیرید، زیرا قرآن بهترین حرف نو است و در آن اندیشه عمیق کنید، زیرا آن بهار قلب هاست و به وسیله نور آن شفا گیرید، زیرا آن شفای سینه هاست. «نهج البلاغه، صبحی صالح، خ ۱۱۰»

 

  • تَدَبَّرُوا آیاتِ القُرآنِ وَاعْتَبِرُوا بِهِ فَإنَّهُ أَبْلَغُ الْعِبَرِ؛

در آیات قرآن تدبّر کنید و به وسیله آن عبرت گیرید. چرا که تدبّر در آن رساترین عبرت هاست. غرر الحکم.

 

  • ألا لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ ، ألا لا خَيرَ في عِبادَةٍ ليسَ فيها تَفَقُّهٌ .

بدانيد كه در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست؛ بدانيد كه در عبادتى كه با فهم و انديشه توأم نباشد، خيرى نيست.« بحار الأنوار:۹۲/۲۱۱/۴.»

 

  • ابو حمزه ثمالی گوید: عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِیِّ مَرْفُوعاً قَالَ: أَقْبَلَ اَلنَّاسُ عَلَی عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالُوا – یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْبِئْنَا بِالْفَقِیهِ قَالَ نَعَمْ أُنْبِئُکُمْ بِالْفَقِیهِ حَقَّ اَلْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ اَلنَّاسَ فِی مَعَاصِی اَللَّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اَللَّهِ – وَ لَمْ یَدَعِ، مردم نزد علی (ع) آمدند و گفتند: ای امیر مؤمنان! فقیه را به ما بشناسان، فرمود: بلی، فقیه حقیقی را به شما می‌شناسانم، فقیه واقعی کسی است که به مردم آزادی در گناه ندهد و آنها را از رحمت خدا مأیوس نسازد و از مکر خدا ایمن نگرداند، برای رغبت به سوی چیزی قرآن را ترک نکند، بدانید که در قرائتی که تدبّر در آن نیست خیری نیست، بدانید دانش بی‌اندیشه سودی ندارد،…… «مشکاة الأنوار / ترجمه محمدی و هوشمند؛ ج ۱, ص ۲۷۱»

ألا لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ ، ألا لا خَيرَ في عِبادَةٍ ليسَ فيها تَفَقُّهٌ .

بدانيد كه در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست؛ بدانيد كه در عبادتى كه با فهم و انديشه توأم نباشد، خيرى نيست.« بحار الأنوار:۹۲/۲۱۱/۴.»

  • به فرزندش حضرت مجتبی(علیه السّلام) فرموده اند: هیچ عبادتی همانند تفکر و مطالعه در مصنوعات الهی نیست.سفینه،((فکر))،ص۳۸۲
  • بالاتر از هر عبادتی به کار انداختن نیروی تفکر و تعقل است. فهرست غرر،ص۳۱۴
  • فکر و تدبر، آینه ی پاکی است که حقیقت را به آدمی نشان می دهد، عبرت گرفتن از دیگران، ترساننده ای(هشدار دهنده) است که به انسان پند و اندرز می گوید و برای ادب و تربیت همین بس که بپرهیزی از آنچه که میل نداری دیگران مرتکب شوند.نهج البلاغه،ص۱۲۴۶
  • امساک قلب، از تفکر در گناه بهتر است از اینکه مرد از غذا امساک نماید. غررالحکم،ص۴۵۸
  • کسی که در اندیشه ی گناه باشد و پیرامون آن بسیار فکر کند سرانجام همان افکار بد و اندیشه های پلید، او را به ارتکاب گناه می خواند و آلوده اش می سازد. غررالحکم،ص۶۶۴
  • درباره ی خاندان گرامی نبیّ اکرم که شاگردان واقعی و شایسته ی مکتب اسلام بودند فرموده اند: اینان حقایق علمی اسلام را با نیروی فکر و تدبر فهمیدند و برای عمل کردن و به کار بستن فرا گرفتند، نه آنکه فقط به شنیدن علوم اسلامی قناعت کنند و سپس مسموعات و محفوظات خویش را برای دیگران نقل نمایند، گویندگان مطالب علمی بسیارند ولی کسانیکه حقایق علمی را به درستی درک کرده باشند و عملا به کار بندند کم و معدودند. نهج البلاغه فیض،ص۸۱۷
  • فضیلت درک و فهم مطالب علمی به مراتب نافع تراز فضیلت تکرار و خواندن و فراگرفتن آن است. غررالحکم، ص۵۱۷
  • کسی که در آموخته های خود بسیار بیندیشد دانش خود را استوار ساخته و به فهم مطالبی که نمی فهمد نائل می گردد.فهرست غرر،ص۳۱۶
  • ارزش هیچ عبادتی به قدر تفکر در آثار صنع خداوند نیست. سفینه (فکر) ص۳۸۲
  • قبل از تصمیم مشورت نما و پیش از اقدام در کار فکر کن. فهرست غرر،ص۱۸۳
  • برای امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعه قضایای تحقق یافته، حوادث یافت نشده را پیش بینی کن، زیرا امور جهان، همانند یکدیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند پذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک ، فرمان نمی برند. نهج البلاغه فیض،ص۹۲۶
  • ارزش رأی هر انسانی وابسته به مقدار تجاربی است که در خزانه ی فکر خود اندوخته است. غررالحکم،ص۴۲۴
  • عبادت بی فهم خوب نیست در قرائت قرآن بدون تدبر قرائت نیست و هرگاه بداند در صورتی ممکن است در آیات قرآن تدبر کند که آن ها را مکرر بخواند چند مرتبه مکرر نماید. حقایق ص ۴۸۸
  • ابدا خیری درعبادت نیست در صورتی که از روی فهم و درایت نباشد و خیری در قرائت نیست در صورتیکه در آن تامل و تفکر و تدبر نباشد . تحف العقول ص ۲۰۴
  • «تدبّروا آیات القرآن و اعتبروا به فانّه أبلغ العبر۳؛ در آیه های قرآن بیندیشید و به وسیلة آنها پند گیرید؛ زیرا آیات قرآن رساترین عبرت هاست.» شرح غررالحکم و دررالکلم، جمال الدین محمد خوانساری، ج ۳، ص ۲۸۴، ح ۴۴۹۳
  • خدا رحمت کند کسی که بیندیشد و سپس پند پذیرد و اندرز گیرد و سپس بینا گردد. نهج البلاغه خطبه ۱۰۳
  • همانا بینا، کسی است که [به درستی] بشنود و سپس بیندیشد و به درستی بنگرد و بینا گردد و از عبرت ها پند گیرد…»نهج البلاغه خطبه ۱۵۳
  • ساعتی اندیشه کردن بهتر از مدتی عبادت کردن است.
  • دور اندیشی سرمایه ی بزرگی است.
  • خاموش بدون اندیشه و تفکر گنگی است.
  • تفکر بزرگترین عبادتی است که برای آشکار شدن حقایق مخفی بجای میآوریم.
  • ای بشر، ای در همه حال عاجز و ضعیف ای در پادشاهی و گدائی یکسان اگر هم خود بداد خویشتن نرسی کسی به فریاد تو نخواهد رسید و اگر با تفکر و اندیشه ی خویش بیدار نشوی اندرز کسی بیدار و آگاهت نخواهد کرد، هم خود راهنمای خویش باش.
  • اول در فکر رفیق آگاه باش پس از آن آماده ی راه.
  • اگر در رفتار و کردار خویش نخست به ژرفی اندیشه نمائی در هر کار، سرانجام نیک یابی.
  • اندیشه کن آنگاه سخن گوی تا از لغزش بر کنار باشی.
  • اندیشه نیک و مستقیم بهترین اندیشه ی بشر است.

حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها

  • ألا لا خَیرَ فی قَراءَه لا تدبُّرَ فیها.

آگاه باشید که خیری در قرائت قرآن بدون تدبر نیست. «مشکاهالأنوار، ص۱۳۷، الفصل الثامن فی العلم و العالم»

  • بِسمِ الله… الّلهُمَّ… لا تَجعَل قرائَتی قراءه ‌لا تَدَبُّرَ فیها بَلِ اجعَلنی أتَدَبَّرُ آیاتِه و أحکامِه

به نام خدا… خدایا… قرائت مرا قرائت بی تدبر قرار مده، بلکه مرا آن‌گونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبر کنم. «مستدرک‏الوسائل، ج۴ ، ص۳۷۲.«

 

امام صادق علیه السلام

از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده است که در تفسیر آیه «أفلایتدبرون القرآن»، فرمودند: «یعنی أَفلا یتدبرون القرآن فَیَقْضُوا ما عَلَیْهِمْ مِنَ الحَقّ (۴۵)؛ یعنی چرا در قرآن تفکّر نمی کنند تا هر حقّی که بر آنان است، درک کنند؟»

و نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «ای مفضّل! اگر شیعیان ما در قرآن تدبّر می کردند، در فضیلت ما شک نمی نمودند. «بحارالانوار، همان، ج ۵۳، ص ۲۶. »

  • اللهم لا تجعل قرائتی قراءه لا تدبر فیها؛

خدایا قرائت مرا، قرائتی که تدبر در آن نیست قرار مده. « مستدرک الوسائل، ۴/ ۳۷۲.»

  • يا مفضل لو تدبر القرآن شيعتنا لما شکوا في فضلنا … .

   اي مفضل، اگر شيعيان ما در قرآن تدبر کنند و بينديشند، هر آينه شک نمي کردند در بزرگي و فضل ما.«بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۲۵»

  • المقريءُ بلا علم کالمعجب بلامال ولا مُلک يبغض الناس لفقره و يغبضونه لعُجبه فهو ابداً مخاصم للخلق في غير واجب و من خاصم الخلق فيما لم يؤمر به فقد نازع الخالقيه والربوبيّة.

قاري بدون آگاهي مثل پادشاه بدون مال و زمين است که دشمن مي شود مردم را به خاطر فقرش و مردم هم با او دشمن مي شوند به خاطر عجبش، پس هميشه او در حال جنگ و دعوا با خلق خدا در آنچه واجب نشده است و کسي که با خلق دشمني کند در آنچه به او دستور داده نشده، پس نزاع مي کند در خالقيت و ربوبيت خداوند.

  • « عن أَبی عبد اللَّه علیه السلام أَنه کان من دعائه إذا أخذ مصحف القرآن و الجامع قبل أن یقرأ القرآن و قبل أن ینشره یقول حین یأخذه بیمینه بسم الله … اللهم … لا تجعل قرائتی قراءة ‌لا تدبر فیها بل اجعلنی أتدبر آیاته و أحکامه آخذا بشرائع دینک ..»

این روایت نشان می¬دهد که تدبر، سیره عملی معصومان  (علیهم السلام) بوده و همواره پیش از قرائت قرآن از خدای متعالی می¬خواسته¬اند که مبادا قرآن را بدون تدبر قرائت کنند. (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۱۴) .

آقای صبوحی در این باره می فرمایند : از امام صادق علیه السلام نقل شده است، هنگامی که قرآن را به دست می‌گرفتند، پیش از خواندن و حتی قبل از باز کردنش، آن را در دست راست می‌گرفتند و چنین دعا می‌کردند: به نام خدا… خدایا… قرائت مرا، قرائت بی‌تدبر قرار مده، بلکه مرا آنگونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبر کنم، در حالی که قوانین دین تو را اخذ می‌کنم. این روایت نورانی نشان میدهد که تدبر، سیره مستمره معصومان (علیهم السلام) است. ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

  • از حضرت مسیح روایت کرده اند که مسیح می فرمودند: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکه فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند دودهای تیره ی آتش زیبایی های عمارت را خراب می کند اگر چه عمارت آتش نیگرد یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد می کند و به صفا و پاکی دل آنها ضربه می زند ولو عملا مرتکب آن گناه نشوند. وسائل۵ص۳۷
  • اگر کسی یک حدیث از معارف اسلامی را به خوبی بفهمد و عمق علمی آن را به درستی درک کند، بهتر از آن است که هزار حدیث را در حافظه ی خود بسپارد و آنها را نقل نماید، و پیروان مکتب اهل بیت به مقام فقاهت نائل نمی شوند مگر آنکه نظرات ائمه علیهم السّلام را درک کنند و به جهات مختلفه احادیث متوجه باشند. بحار۱،ص۱۱۸
  • اگر خواستی در یک مجلس و با اولین برخورد، عقل کسی را امتحان کنی مطلبی را که ناشدنی و غیر قابل وقوع است در ضمن سخنان خود با وی به میان بگذار، اگر سریعا به نادرستی مطلب متوجه شد و آن را تکذیب کرد مرد عاقلی است و اگر آن را صحیح تلقی نمود و تایید کرد مرد احمق وکوتاه فکری است. بحار۱،ص۴۳
  • بیشترین قسمت عبادت ابوذر تفکر کردن و عبرت گرفتن بود. وسائل الشیعه ج۱۱-ص ۱۵۴
  • همانا این قرآن (کتابی ) است که در آن جایگاه نور هدایت و چراغ های شب تارمی باشد . پس شخص تیز بین باید که در آن دقت کند و برای پرتوش نظر خویش را بگشاید زیرا که اندیشه کردن زندگانی دل بینا است . چنانچه که جویای روشنی است در تاریکی ها به سبب نور راه پیماید. اصول کافی ج ۴ ص ۴۰۰
  • بسیار اندیشیدن در حکمت خرد را بارور می کند. میزان الحکمه جلد ۸ ص ۲۶۱
  • اندیشیدن آدمی را به نیکوئی و نیکوکاری وا دارد.

امام کاظم (ع):

تفقهوا فی دین الله فان الفقه مفتاح البصیرة، و تمام العبادة و السبب الی المنازل الرفیعة و الرتب الجلیلة فی الدین و الدنیا، و فضل الفقیه علی العابد کفضل الشمس علی الکواکب، و من لم یتفقه فی دینه لم یرض الله له عملا.

در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقام‌های والا و مراتب شکوهمند در امور دین و دنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند برتری آفتاب است بر کواکب، و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.

«تحف العقول، ص ۴۱۰»

  • به هشام بن حکم می فرمایند: خداوند متعال در قرآن کریم به اهل عقل و فهم بشارت داده است عنایت متعال بر سر افراد عاقل است زیرا آنان با تفکر خود خوب و بد را تمیز می دهند بدی ها را رها کرده خوبی ها را می گیرند.
  • خداوند دو حجت دارد، دو پیغمبر دارد: یک پیغمبر درونی که عقل انسان است و یک پیغمبر بیرونی که همان پیغمبرانی هستند که انسانند و مردم را دعوت کرده اند.

امام رضا(ع)

  • عبادت در زیادی نماز و روزه نیست همانا عبادت تفکر در امر خداست. وسائل الشیعه ج۱۱-ص ۱۵۳
  • در حالات امام رضا(ع) نقل شده است که آن حضرت قرآن را در سه روز ختم می کرد و می فرمود : اگر بخواهم می توانم در کمتر از سه روز هم ختم کنم اما هرگز به آیه ای نمی گذرم مگر آن که فکر کنم در ان و تفکر می کنم که در چه چیزی فرود آمده و در کدام وقت نازل شده از این رو ی به هر سه روز ختم می کنم .« منتهی الامال در حالات امام رضا ص ۸۶۵ »

حضرت امام حسن عسگری(ع)

  • معیار بندگی و عبادت، بسیاری روزه و نماز یعنی صوم و صلاة نیست بلکه عبادت، بسیاری تفکر در آفریده ی خداوند و تعقل در آیات حکیمانه ی پروردگار جهان است. بحار۱۷،ص۲۱۶

 

سخن بزرگان

علامه طباطبائی ره در این مورد می گوید:

” تدبیر” به معناى اين است كه چيزى را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيه شريفه به معناى تامل در يك آيه بعد از آيه‌ اى ديگر و يا تامل بعد تامل در یک آيه است، ليكن از آنجا كه غرض آيه شريفه بيان اين جهت است كه در قرآن كريم اختلافى نيست و قهرا بود و نبود اختلاف در بيش از يك آيه تصور دارد، لذا معنای اول يعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند كه اين معنا معنای دوم را هم نفى نمى‌ كند.«الميزان فى تفسير القرآن، ج‌۵، ص: ۱۹»

 

و علامه سید حیدر آملی ره در این باره می گوید: در تلاوت آيات قرآن هرگز نبايد بدون تدبّر و تأمّل رد شد زيرا آيات قرآن با تدبّر در آنها خودشان را نمايان مى‌كنند.

 

فرق تدبر با تفکر

فرق «تدبر و تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» می‌گوید: «تدبر»، «تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور» می‌باشد، اما «تفکر»، «تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور» می‌باشد که «مجمع البیان» نیز همین نکته را ذکر می‌نماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ».

 

کلیدهای تدبّر در قرآن

  1. استفاده از قرآن های مترجم: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات می‌توانند از قرآن‌هایی که ترجمه دارد استفاده کنند. سعی کنند از ترجمه‌هایی بهره گیرند که عباراتش ساده، سلیس و روان باشد. پس از تهیه قرآنهای مترجم، برای پی بردن به معانی آیات می‌توان از دو روش بهره گرفت:

الف. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و… به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند.

ب. هر بار که می‌خواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمه‌های آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهره‌برداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند.

 

  1. ترتیل خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راههای اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به ان روش «ترتیل» می‌گویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند.

این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمرده‌اند. امام علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد آیه «ورتّل القرآن ترتیلاً» سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلاتَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ» «کنز العمّال، ج۲، ص۲۰۵، روایت ۳۰۳۵.»

آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دلهای خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچیک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد.

 

  1. دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسانها نازل شده است. یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسانها بر اثر گناه، بر دلهایشان قفل‌هایی نهاده می‌شود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمی‌شود. خداوند در این زمینه می‌فرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»؛ آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است. « سوره محمد(۴۷)، آیه ۲۴.»

دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و می‌بندد همان طوری که درب‌های ظاهری با قفل آهنی بسته می‌شود. اگر کسی چشم دلش باز بود می‌تواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد.

 

آقای صبوحی در این باره می فرمایند : « بنابراین ریشه لغوی و ساختار لفظی تدبیر، اقتضا می‌کند که آن را به معنی پشت سر هم چیدن حکیمانه بدانیم که با سومین مفهوم از مفاهیم پیش‌گفته، کاملاً هماهنگ است و استعمالات قرآنی نیز آن را تأیید می‌کند: «… یدبر الأمر…»؛ (رعد، ۲) … او کار جهان را تدبیر می¬کند… (صفوی، ۱۳۸۵، ص۲۴۹) علامه طباطبایی (ره) ذیل این آیه می‌فرماید: «التدبیر هو الإتیان بالشی‏ء عقیب الشی‏ء و یراد به ترتیب الأشیاء المتعددة المختلفة و نظمها بوضع کل شی‏ء فی موضعه الخاص به بحیث یلحق بکل منها ما یقصد به من الغرض و الفائدة…»؛ (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۱۱، ص۲۸۹) تدبیر آوردن چیزی به دنبال چیز دیگر است و مراد از آن ترتیب دادن اشیاء متعدد مختلف، پشت سر یکدیگر است، به گونه‌ای که هر شیء در جایگاه خاص خود قرار گیرد و غرض و فایده و مقصود، بر آن مترتب شود » ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .

۱-۲. تدبر بین سور :

قرآن کریم کتابی یکتا ، با غرض واحد است : « القرآن کله جاء کالکلمه الواحده » ( عده الاصول شیخ طوسی (ره )، امیرمومنان (علیه السلام ) ) ؛ و همین امر سبب شده است ، یکصدو چهارده سوره قرآن که هر یک از هویت مستقلی برخوردارند ، در راستای تامین همین غرض واحد سامان یابند ، بنابراین درک نظام حاکم بر سوره های قرآن ، دومین سطح تدبر ترتیبی ، یعنی « تدبر بین سوره ها» است .

    1. تدبر موضوعی

تدبر موضوعی عبارت است از : فهم روشمند و هماهنگ

 ظاهر موضوعات در قرآن کریم ؛

قرآن کریم موضوعات مختلفی در سطوح متفاوت دارد که ممکن است گاهی فقدان جامع نگری به آنها ، موهم وجود اختلاف و ناهماهنگی در قرآن باشد . تدبر موضوعی ؛ فعالیتی در راستای هماهنگ بینی موضوعات قرآن کریم است ، بنابراین یکی از وجوه اهمیت تدبر موضوعی در این است که اختلاف ظاهری مربوط به بعضی از موضوعات را برطرف می کند .

باید توجه داشت که تدبرموضوعی از لحاظ رتبه ، بعد از تدبر ترتیبی قرار دارد زیرا ابتدا باید هر آیه را در جایگاه خود در سوره ها فهمید و آنگاه بین آیات در یک موضوع واحد – که ممکن است در سوره های مختلفی قرار داشته باشند – تدبر کرد. (کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم۱۳۸۷ : ص۲۶) .

بیان تدبر در قالب مثال :

آنچه تا بحال در تعریف تدبر بیان شد ، نگاه عملی به مبحث بود اما بد نیست نگاهی ساده به تعریف تدبر داشته باشیم . آنچه در ذیل می خوانید مثالی است که استاد الهی زاده برای ساده سازی و ملموس کردن تدبر در قرآن در یکی از اردوهای تدبر در قرآن در جمع دانشجویان کلاس های تدبر در قرآن داشته اند. یکبار می شنویم در شمال کشور ، دریای مازندران است. برای بار دیگر ما را مثلا رامسر می برند و می گویند آن قسمت آبی زنگ ، دریاست. یک بار دیگر ما را در کنار ساحل می برند تا تموج این دریا را ببینیم و نسیمی که از روی دریا می گذرد را حس کنیم و سرحال شویم . که همین چشم انداز و نسیم ، حال خوش به انسان می دهد .

بار دیگر کمی جلوتر می رویم، آنجایی که منطقه ممنوعه است و فقط اجازه دست زدن به آب وجود دارد. آب بازی تا حد پاشیدن آب به خود و دیگران . گام بعدی این است که تا این حد قناعت نکنیم و داخل آب برویم که خود دو نوع است :

الف ) شنا کردن که خود حال و هوای خاص دارد که مطلوب است و شفای بیماری هاست .

ب) غواصی که برای اهدافی است ، مثلا برای کشف جواهر و یا نجات افرادی در اعماق دریا .

شنا ، حرکت در جهت افقی دریاست و غواصی در جهت عمودی دریا و هر کدام ضابطه ای دارد .

حال به قرآن کریم برمیگردیم ، یک نگاه به قرآن این است که مقدس است و آن را بزرگ می داریم ، اما این کافی نیست و باید جلوتر رفت. مرحله بعد ، مرحله استماع قرآن از افرادی دیگر است. و کمی جلوتر (کنار دریا )آشنا شدن با آیاتی از قرآن است ( پاشیدن به خود ) و گاهی می شود از آن به دیگران هم می گوئیم ( پاشیدن آب به دیگران ) . مرحله ای جلوتر نه تنها این آب را به سر و صورت می زنیم ، بلکه با تمام وجود در این دریا مانور می دهیم ( طوری که تمام اطرافمان آب باشد ) یعنی محو در قرآن .

بنابراین می توان گفت : تدبر، همان شنای در قرآن و تفسیر ، غواصی در قرآن است ، که برای تفسیر احتیاج به اجتهاد است تا بتواند غواصی کند و سالم بیرون بیاید ، که دوره های تخصصی و ویژه ای می خواهد ، اما تدبر شنای در قرآن و قابل یادگیری و آموزش است. اما این که جسته و گریخته با یک آیه خود را سیراب کنیم و تا حد خیس کردن باشد ، مطلوب نیست. ( الهی زاده ، اردوی مشهد ، بهمن ۸۵) .

 

اشعار

                                                                        شبستری

به نام آن که جان را فکرت آموخت                                            چراغ دل به نور جان برافروخت

 ز فضلش هر دو عالم گشت روشن                                            ز فیضش خاک آدم گشت گلشن

نخست از فکر خویشم در تحیُّر                                                  چه چیز است آنکه گویندش تفکُر؟

تفکر رفتن از باطل سوی حق                                                       به جزو اندر بدیدن کل مطلق

وز او چون بگذری هنگام فکرت                                                  بُوَد نام وی اندر عرف عبرت

تصور کان بُوَد بهر تدبّر                                                                به نزد اهل عقل آمد تفکر

                                                                     مولوی

ای برادر تو همان اندیشه ای                                                    ما بقی تو استخوان و ریشه ای

گر گلست اندیشه ی تو گلشنی                                               ور بود خاری تو هیمه گلخنی

                                                                              

                                                                                         حافظ

عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوشست                          عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد                                         ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

فلک به مردم نادان دهد زمام مراد                                                    تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس

به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ                                           دعای نیم شب درس صبحگاهت بس

 تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند                                      به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک

                                                               پروین اعتصامی

این جویبار خرد که می‌بینی                                                   از جای کنده صخرهٔ صما را

پنهان هرگز می‌نتوان کردن                                                   از چشم عقل قصهٔ پیدا را

دیدار تیره‌روزی نابینا                                                              عبرت بس است مردم بینا را

از بس بخفتی، این تن آلوده                                                 آلود این روان مصفا را

از رفعت از چه با تو سخن گویند                                          نشناختی تو پستی و بالا را

بشناس ایکه راهنوردستی                                                    پیش از روش، درازی و پهنا را

خود رای می‌نباش که خودرایی                                            راند از بهشت، آدم و حوا را

اول بدیده روشنئی آموز                                                         زان پس بپوی این ره ظلما را

علم است میوه، شاخهٔ هستی را                                          فضل است پایه، مقصد والا را

 

نمایش بیشتر

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن